جمهوری آذربایجان به عنوان لولای ارتباطی بین ایران و بازارهای اقتصادی سی.آی.اس، بر حسب پتانسیل اقتصادی خود و حجم مناسبات تجاری با ایران، از قابلیت هدایتبخش عمده مبادلات تجاری ایران با بازارهای اقتصادی سی.آی.اس را از مجرای قفقاز برخوردار است
در میان کشورهای قفقاز جنوبی، جمهوری آذربایجان با دارا بودن وسعت بیشتر، جمعیت فراوانتر، منابع انرژی فسیلی، آب و خاک نسبتاً مناسب، بطور بالقوه بیشترین امکان را برای رشد و رسیدن به قدرت ملی بالاتر برخوردار است.
جمهوری آذربایجان با دارا بودن ویژگیهایی از قبیل تجانس جمعیتی، قومی و فرهنگی با شمال غرب ایران مهمترین همسایه شمالی ایران محسوب میشود. روی همین اصل، به اعتقاد کارشناسان، به دلیل وجود وابستگیهای جغرافیایی و ژئوپلیتیکی عمیق بین ایران و جمهوری آذربایجان در بستر اشتراکات و تجانسهای جغرافیایی، جمعیتی، مذهبی، تاریخی و فرهنگی، شرایط فوقالعادهای در جهت تعمیق همکاریهای دوجانبه وجود دارد؛ ولی تحت تأثیر دلایل کاملاً سیاسی و ماهیت کاملاً سینوسی مناسبات دو کشور در طول دو دهه گذشته، طرفین تاکنون موفق نشدهاند سیاست خارجی و منافع راهبردی خودشان را بر محوریت وابستگیهای جغرافیایی و ژئوپلیتیکی شکل بدهند.
حال، سؤال مطرح این است که آیا تمرکز روی وابستگیهای جغرافیایی و ژئوپلیتیکی میتواند دریچه تازهای در روابط تجاری ـ اقتصادی طرفین بگشاید؟ در واقع در این تحلیل کوتاه سعی میشود ضمن اشاره به مزیتهای راهبردی سرزمین ایران در مسیر ارتباط جمهوری آذربایجان با بازارهای بین المللی، پتانسیل های استراتژیکی جمهوری آذربایجان در مسیر ارتباط ایران با بازارهای اقتصادی سی.آی.اس مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد.
بدون هیچ تردیدی فضای جغرافیایی ایران از مهمترین مسیرهای ارتباطی جمهوری آذربایجان با گستره آبهای آزاد محسوب میشود؛ اما استفاده از این مسیر زمانی برای جمهوری آذربایجان مفید خواهد بود که حدالامکان، مسیر فوق بتواند بر مزیتهای مسیرهای رقیب برتری داشته باشد.
با وجود اینکه تمام مرزهای شرقی و حتی مرزهای جنوبی جمهوری آذربایجان جزو مرزهای آبی محسوب میشوند، اما، این جمهوری از دسترسی مستقیم به گستره آبهای آزاد بیبهره است. آذربایجان برای جبران این مشکل جغرافیایی که نقش کاملاً مؤثری در تصمیمگیریهای سیاسی این جمهوری ایفا میکند، همزمان قادر است برای ارتباط با جهان خارج از سه مسیر شمالی (روسیه)، غربی (گرجستان و ترکیه) و جنوبی (ایران) بهره ببرد که هر کدام از این مسیرها، با فرصتها و تنگناهای ویژهای همراه هستند.
به گونهای که استفاده از مسیر روسیه، علاوه بر دشواری ارتباط زمینی به دلیل مانع بسیار مرتفع و سخت قفقاز، میتواند باعث وابستگی ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی بیش از پیش آذربایجان به روسیه باشد؛ هر چند شرایط برای مسیر گرجستان ـ ترکیه کاملاً متفاوت است، این مسیر علاوه بر جلب حمایتهای سیاسی ـ اقتصادی غرب و ترکیه، با توجه به زمینه ها و اشتراکات ژئوپلیتیکی موجود بین آذربایجان و ترکیه میتواند زمینهساز همکاریهای استراتژیک بین طرفین باشد.
در این بین، مهمترین مزیت مسیر ایران برای جمهوری آذربایجان کوتاه بودن مسیر و بهره اقتصادی آن است. مسیر ایران به صورت مستقیم بازار اقتصادی آذربایجان را به بازارهای اقتصادی خلیج فارس و از آنجا به بازارهای بینالمللی وصل می کند. علاوه بر این، مسیر ایران از پتانسیل جادهای و ریلی نسبتاً مناسبی در جهت غرب ـ شرق و بالعکس بهره میبرد که این امر میتواند در توسعه ارتباطات زمینی جمهوری آذربایجان با آسیای مرکزی و شرق آسیا مورد استفاده قرار بگیرد.
همچنین، ارتباط زمینی و مستقیم جمهوری آذربایجان با منطقه برونگان نخجوان تنها از مسیر ایران میسر میباشد. حتی، جمهوری آذربایجان میتواند از مسیر ارتباطی جلفا ـ نخجوان، بهعنوان یک مسیر تراتزیتی جایگزین بجای مسیر گرجستان، برای ارتباط با ترکیه و اروپا بهره ببرد. همچنین، واقع شدن دو کشور ایران و جمهوری آذربایجان در مسیر کریدورهای ارتباطی شمال ـ جنوب و شرق ـ غرب، شرایط ویژه ای را برای تقویت حمل و نقل بین المللی بین طرفین بوجود آورده است که شاید در نوع خود کمنظیر باشد.
قبل از فروپاشی اتحاد شوروی، بخش عمده مناسبات تجاری ـ اقتصادی ایران با اتحاد شوروی، اروپای شرقی و حتی کشورهای اسکاندیناوی از این طریق مسیر جمهوری آذربایجان انجام می-گرفت. در واقع در آن زمان شهر مرزی جلفا از طریق خط آهن نخجوان، ایروان و تفلیس به جمهوری اکراین و بنادر دریای سیاه وصل میشد.
ولی، بعد از فروپاشی اتحاد شوروی، با توجه به مشکلات ناشی از بحران قرهباغ، این مسیر ارتباطی که برای ایران از اهمیت ژئواکونومیکی بالایی برخوردار است مسدود شده است. روی همین اصل، اگر آذربایجان در آینده نزدیک بتواند مشکلات خود را با ارمنستان حل و فصل نماید، با شروع مجدد ارتباط ریلی نخجوان با ایروان، اهمیت استراتژیکی این جغرافیا برای ایران دوچندان خواهد شد. یا در صورت تحقق پیوند ریلی ایران، جمهوری آذربایجان و ترکیه از طریق محور جلفا ـ نخجوان ـ قارص به یکدیگر که موضوع آن در طول چند سال اخیر بارها مطرح شده است، مجددا فضای جغرافیایی جمهوری آذربایجان از طریق نخجوان و ترکیه، رهاییبخش گمرک جلفا از بنبست ارتباطی در مسیر شمالی با بنادر استراتژیک دریای سیاه و بازارهای اقتصادی سی.آی.اس خواهد بود.
از مهمترین عوامل ژئوپلیتیکی توجیه اهمیت استراتژیکی جمهوری آذربایجان در مسیر ارتباطی ایران با بازارهای اقتصادی سی.آی.اس میتوان به اشتراکات فرهنگی بین دو حوزه جغرافیایی ـ سیاسی اشاره کرد. در واقع جمهوری آذربایجان با دارا بودن ویژگیهایی از قبیل تجانس جمعیتی (هویت تشیع)، قومی و فرهنگی با شمال غرب ایران مهمترین همسایه شمالی ایران محسوب میشود. روی همین اصل، از دید روانشناسی ژئوپلیتیکی، بر حسب پیوندهای عمیق فرهنگی بین جامعه ایران و جمهوری آذربایجان، میتوان این جمهوری را به نوعی بازوی استراتژیکی ایران در دل جغرافیای سی.آی.اس در نظر گرفت که بدون شک، برآیند تعمیق همکاریهای اقتصادی حاصل از آن میتواند اقتصاد ایران را به بازارهای سی.آی.اس متصل نماید.
از دیگر دلایل توجیهی اهمیت استراتژیکی جمهوری آذربایجان در مسیر ارتباطی ایران با بازارهای اقتصادی سی.آی.اس، پتانسیل اقتصادی نسبتاً بالای اقتصاد نوظهور و پویای این جمهوری و وسعت بازار مصرف آن در حوزه قفقاز جنوبی است. در حال حاضر، جمهوری آذربایجان در حال پیشروی تدریجی در بعد اقتصادی است و بسیاری از کارشناسان معتقدند این جمهوری دورنمای اقتصادی روشنی را دارا است.
این در حالی است که آذربایجانیها از سالها پیش برای احداث بزرگترین قطب تجاری منطقه در سواحل دریای خزر برنامه ریزی کرده اند. علاوه بر این، اقتصاد جمهوری آذربایجان در دو بخش اصلی قابل ارزیابی است؛ بخش انرژی و بقیه اقتصاد آذربایجان که بخش عمده آن را صنعت و معدن تشکیل میدهد. در حال حاضر، بخش انرژی که بهعنوان ستون اصلی اقتصاد جمهوری آذربایجان شناخته میشود، در حجم وسیعی سرمایه های خارجی را به سوی خود جذب میکند.
همچنین، از جمله صنایع سنگین این جمهوری، صنایع شیمیایی و ماشینسازی است که از آن بهعنوان پایه صنعتی این جمهوری یاد میشود. در واقع، با توجه به تجارب مشترک و دیرین هر دو کشور در صنعت انرژی و دیگر صنایع مرتبط بویژه صنایع پتروشیمی، میتوان با فرصتسازی بهینه در حوزه خزر، زمینههای همکاری و سرمایهگذاری مشترک بین ایران و جمهوری آذربایجان را فراهم آورد که این امر، علاوه بر بهره وری طرفین از تجارب یکدیگر و تعمیق مناسبات سیاسی ـ اقتصادی دوجانبه، میتواند زمینه ساز همکاریهای مشترک ایران ـ آذربایجان با دیگر کشورهای ساحلی خزر در حوزه اکتشاف، استخراج و حمل و نقل منابع انرژی باشد.
همچنین، در بخش روابط تجاری ایران با جمهوری آذربایجان، هر چند حجم کل مبادلات طرفین در مقایسه با کل مبادلات رقبای ایران در منطقه رضایتبخش نیست، اما در بین کشورهای سی.آی.اس، همواره جمهوری آذربایجان بزرگترین واردکننده اقلام تجاری از ایران بوده است و این در حالی است که تراز تجاری مبادلات همیشه مثبت و به نفع ایران است. در حقیقت، این امر، به طور ذاتی از اهمیت ویژه بازار جمهوری آذربایجان در مسیر ارتباطی ایران با بازارهای اقتصادی سی.آی.اس حکایت دارد.
به عبارتی، جمهوری آذربایجان به عنوان لولای ارتباطی بین ایران و بازارهای اقتصادی سی.آی.اس، بر حسب پتانسیل اقتصادی خود و حجم مناسبات تجاری با ایران، از قابلیت هدایتبخش عمده مبادلات تجاری ایران با بازارهای اقتصادی سی.آی.اس را از مجرای قفقاز برخوردار است و این امر علاوه بر تعمیق مبادلات تجاری بین دو کشور، میتواند موجب شکلگیری مناسبات راهبردی بین طرفین باشد.
نهایتا، موضوع دیگری که میتوان از آن در توجیه اهمیت استراتژیک جمهوری آذربایجان در مسیر ارتباطی ایران با بازارهای اقتصادی سی.آی.اس بحث کرد، اهمیت ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیک فضای جغرافیایی جمهوری آذربایجان در منطقه است. با توجه به اینکه جمهوری آذربایجان بلحاظ موقعیت ژئوپلیتیکی آن در منطقه ای واقع شده است که در آنجا تمدن جهان اسلام و جهان مسیحیت با یکدیگر اصطکاک فضایی دارند، پل ارتباطی آسیای مرکزی (هارتلند اوراسیا) با اروپا و جهان غرب محسوب میشود، به لحاظ منابع انرژی کشوری غنی است و به دلیل عبور خطوط مهم انتقال انرژی از فضای جغرافیایی آن، در عرصه ترانزیت انرژی از اهمیت ویژهای برخوردار است.
بنابراین، بهراحتی میتوان حدس زد که تعمیق روابط با چنین فضای جغرافیایی، با چه مزیتهایی میتواند در تعمیق مناسبات ایران با بازارهای اقتصادی سی.آی.اس همراه باشد. در حقیقت، بخش عمده اهمیت این جغرافیا برای قدرتهای برتر جهانی از وجود چنین موقعیت مهم نشأت می گیرد و در حال حاضر، جذب موفق سرمایههای خارجی در جمهوری آذربایجان بیشتر تحت تأثیر این عامل قرار دارد.
در مجموع، بر حسب مباحث مطرح شده، در بین کشورهای پیرامونی بویژه کشورهای قفقاز جنوبی، نهتنها از دید ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی جغرافیایی جمهوری آذربایجان از طریق نخجوان، بهترین و اقتصادی ترین مسیر برای جبران محدودیت ارتباطی جمهوری اسلامی ایران در جهت شمال با بنادر دریای سیاه و بازارهی اقتصادی سی.آی.اس محسوب میشود، واقعیتهای ژئوپلیتیکی مشترک بین ایران و جمهوری آذربایجان ازجمله اشتراکات عمیق فرهنگی و تاریخی، وابستگی و تعلقات فضایی ـ جغرافیایی بین دو کشور، جایگاه ویژه آذربایجان در منطقه بهعنوان دومین کشور با اکثریت جمعیت شیعه، پتانسیل نسبتاً بالای اقتصاد پویا و نوظهور آذربایجان، ماهیت کیفی و کمی حاکم بر روابط تجاری ایران با جمهوری آذربایجان و در کل اهمیت ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی این جمهوری در منطقه توجیهات متفاوتی هستند برای دستگاه دیپلماسی ایران تا در مسیر مناسبات تجاری ـ اقتصادی با کشورهای حوزه سی.آی.اس تمرکز ویژهای بر مزیتها و فرصتهای موجود داشته باشد. به عبارت دیگر، میتوان فضای جغرافیایی طرفین را مکمل ژئواکونومیکی یکدیگر در نظر گرفت.
منبع : ابرار معاصر تهران