مقدمه
کشورهای آسیایمرکزی در سالهای اخیر رویکرد تعادل ژئوپلیتیکی را به صورت جدی مورد توجه قرار دادهاند. در این راستا هر یک از کشورهای منطقه به عنوان یک بازیگر مستقل عمل کرده و به وضوح منافع خود را بیان، محافظت و دنبال میکند. سیاستخارجی چندوجهی آنها توسط اهداف عمیقاً عملگرایانه از جمله تقویت حاکمیت، تضمین توسعه اقتصادی پایدار و جلوگیری از درگیر شدن قدرتهای بزرگ هدایت میشود. در این ارتباط انتخاب شرکای خارجی نَه بر اساس رویکرد ایدئولوژیک بلکه بر اساس تمایل عملی برای مشارکت در همکاریهای بلندمدت و مبتنی بر احترام متقابل تعیین میشود.
در بحبوحه تشدید رویارویی ژئوپلیتیکی و آشفتگی اقتصادی جهانی، آسیایمرکزی بیش از پیش خود را درگیر دیپلماسی و همچنین فعالیتهای اقتصادی خارجی کرده و یک "جبهه متحد" را در مجامع بینالمللی ارائه میدهد. قالب "آسیای مرکزی+" در کنار افزایش علاقه به منطقه نشان دهنده تمایل قدرتهای منطقهای و جهانی برای مشارکت در همکاریهای سودمند متقابل است. کشورهای منطقه با پیروی از این رویکرد ضمن افزایش تعامل و گفتگو به دنبال ایجاد مشارکت برابر هستند.
استراتژی توسعه اقتصادی: آسیایمرکزی و کشورهای خلیج فارس
همکاری اقتصادی و سیاسی آسیایمرکزی با کشورهای خلیج فارس حاوی ظرفیت قابل توجهی است. اگرچه قالب نهادینه شده تعامل میان آسیایمرکزی و شورای همکاری خلیج فارس (GCC) اخیراً آغاز شده اما اثربخشی و شتاب پایدار زیادی را نشان داده است. طبق گزارش بانک توسعه اوراسیا (EBD)، تجارت متقابل بین کشورهای خلیج فارس و آسیایمرکزی در سال ۲۰۲۴ به ۳.۳ میلیارد دلار رسید که بیش از چهار برابر رقم سال ۲۰۲۰ است. امارات متحده عربی تقریباً ۹۷ درصد از کل تجارت را در اختیار دارد و این امر آن را به شریک اصلی آسیایمرکزی در جهان عرب تبدیل کرده است.
رشد روابط تجاری و اقتصادی در کنار تشدید استراتژی سیاستخارجی کشورهای آسیایمرکزی با هدف همکاری چندجانبه و جذب سرمایه خارجی، ناشی از علاقه پایدار کشورهای خلیج فارس به گسترش حضور اقتصادی در اوراسیا است. توسعه زیرساختهای حمل و نقل و لجستیک از جمله کریدورهای بینالمللی عبوری از منطقه نقش مهمی در این ارتباط ایفا میکنند.
همکاری تجاری به عنوان پایه و اساس ادغام اقتصادی عمیقتر به ویژه در حوزه سرمایهگذاری عمل میکند. کشورهای آسیایمرکزی فرصتهای سرمایهگذاری جذابی را در بخشهایی مانند انرژی، کشاورزی، حمل و نقل، تحول دیجیتال و همکاریهای صنعتی ارائه میدهند. محیط مساعد سرمایهگذاری، دسترسی به منابع و بازارهای گسترده و اراده سیاسی برای تعمیق روابط این منطقه را به مقصدی امیدوارکننده برای سرمایه خاورمیانه تبدیل کرده است.
به این ترتیب مشارکت میان آسیایمرکزی و شورای همکاری خلیج فارس به طور فزایندهای ماهیت استراتژیک به خود گرفته و فرصتهایی را برای افزایش تجارت متقابل و اجرای پروژههای سرمایهگذاری در مقیاس بزرگ فراهم میسازد. این مسئله توسعه پایدار و مکمل بودگی اقتصادی میان دو منطقه را تقویت میکند.
استراتژی تحول فناوری: آسیایمرکزی و اتحادیه اروپا
همکاری با اتحادیه اروپا برای کشورهای آسیایمرکزی از اهمیت ویژهای برخوردار است؛ زیرا جمهوریهای منطقه در تلاش برای ایجاد یک مدل توسعه متوازن، پایدار و مستقل مبتنی بر منافع ملی و هویت منطقهای هستند. اتحادیه اروپا سومین شریک تجاری بزرگ آسیایمرکزی است و گردش مالی تجاری آن در سال 2024 تقریباً 60 میلیارد دلار بوده است. آسیایمرکزی، اتحادیه اروپا را به عنوان یکی از بزرگترین بازارهای خارجی خود و منبعی از استانداردهای بالای فناوری و زیستمحیطی و همچنین یک سرمایهگذار استراتژیک در حوزههای دارای اولویت مانند منابع معدنی، فرآوری پیشرفته مواد اولیه، دیجیتالی شدن، تحول سبز و توسعه حمل و نقل و زیرساختها مورد توجه قرار میدهد.
تعمیق همکاری با اروپا استقلال منطقه را تقویت، افقهای اقتصادی خارجی آن را گسترش و نوسازی داخلی را ارتقا میدهد. در عین حال کشورهای آسیایمرکزی انتظار رویکردی عملگرایانهتر از اتحادیه اروپا دارند؛ در این چارچوب میتوان به اقداماتی همچون سیاستزدایی از همکاریها و ایجاد شرایط مساعد برای ورود سرمایههای اروپایی از طریق کاهش موانع نهادی و نظارتی اشاره کرد.
این اولویتها به وضوح در اولین اجلاس آسیایمرکزی و اتحادیه اروپا در آوریل 2025 در سمرقند مشخص شد. پس از این اجلاس طرفین تصمیم به تشکیل یک مشارکت استراتژیک گرفته و قالب اجلاس را به صورت منظم دوسالانه تغییر دادند. یکی از گامهای مشخص افتتاح دفتر بانک سرمایهگذاری اروپا (EIB) در تاشکند تا پایان سال 2025 به عنوان یک سازوکار نهادی برای حمایت از سرمایهگذاری مستقیم اتحادیه اروپا در منطقه خواهد بود.
این اجلاس تعدادی از ابتکارات را با هدف همسوسازی منافع اقتصادی آسیایمرکزی و اتحادیه اروپا مورد توجه قرار داد. این ابتکارات شامل راهاندازی یک پلتفرم سرمایهگذاری برای توسعه پروژههای بزرگ منطقهای در زمینههایی مانند انرژی سبز، نوآوری، حمل و نقل، صنایع کشاورزی و زیرساختهای پایدار بود. یکی از تصمیمات مهم افتتاح اتاق بازرگانی مشترک آسیایمرکزی و اتحادیه اروپا و همچنین پیشنهاد برگزاری یک مجمع اقتصادی جدید و یک مجمع سرمایهگذاران در مورد ارتباطات و حمل و نقل بود.
کشورهای آسیایمرکزی موضع آشکاری نسبت به مشارکت شرکتهای پیشرو اروپایی در پروژههای اکتشاف و توسعه ذخایر مواد خام استراتژیک، ایجاد صنایع پیشرفته و ادغام در زنجیرههای ارزش جهانی نشان دادهاند. اولویت اصلی صرفاً صادرات منابع به اروپا نبوده بلکه شامل فرآوری پیشرفته آنها از طریق سرمایهگذاریهای مشترک در منطقه است. در این ارتباط کشورهای آسیایمرکزی امید زیادی به اجرای برنامه بلندپروازانه دروازه جهانی و توسعه مشارکتهای انرژی سبز از جمله سرمایهگذاریهای مشترک در پروژههای خورشیدی، بادی و برق آبی دارند. در مجموع همکاری با اتحادیه اروپا در آسیایمرکزی به عنوان عنصری مهم در تحول پایدار اقتصاد منطقه، پیشبرد نگاه تنوعبخشی، گذار به فناوریهای جدید، افزایش رقابتپذیری صادراتی و ادغام عمیقتر منطقهای تلقی میشود.
استراتژی تابآوری جمعی: آسیایمرکزی و سازمان همکاری شانگهای
آسیایمرکزی در سالهای اخیر به طور مداوم جایگاه خود را به عنوان یک بازیگر مستقل در گفتگوی بینالمللی و تعامل جهانی تقویت میکند. این منطقه به طور فعال در قالبهای نهادی به ویژه سازمان همکاری شانگهای مشارکت دارد و از زمان تأسیس آن در سال ۲۰۰۱ به عنوان یک هسته قابل اعتماد و سازنده عمل کرده است.
شایان ذکر است پس از اجلاس سران سازمان همکاری شانگهای در تیانجین، تمام مراکز امنیتی کلیدی این سازمان از جمله مرکز جهانی مقابله با تهدیدات امنیتی سازمان همکاری شانگهای، مرکز مبارزه با جرایم سازمانیافته فراملی و مرکز مستقل مبارزه با مواد مخدر در پایتختهای منطقه مستقر خواهند شد. ایجاد یک نیروی امنیتی قدرتمند سازمان همکاری شانگهای در آسیایمرکزی، نقش رو به رشد این منطقه را در شکلدهی به یک جهان چندقطبی برجسته و جایگاه آن را به عنوان فضایی برای همزیستی مسالمتآمیز و توسعه مشترک تقویت میکند. تجربه سالهای اخیر حاکی از این مسئله است که اهداف توسعه استراتژیک سازمان همکاری شانگهای و کشورهای آسیای مرکزی مکمل یکدیگر هستند.
استراتژی آشتی داخلی: جلسات مشورتی در آسیایمرکزی
در یک محیط بینالمللی پیچیده و در حال تغییر و در دوره زوال ثبات قالبهای سنتی حکومت جهانی؛ آسیایمرکزی تعادل، بلوغ دیپلماتیک و مسیری پایدار را نشان میدهد. جلسات مشورتی منظم سران کشورهای آسیایمرکزی نقش مهمی در این امر ایفا کرده و به بستری منحصر به فرد برای هماهنگسازی اولویتهای منطقهای و توسعه رویکردهای مشترک در قبال چالشهای خارجی تبدیل شده است.
تنها در عرض هفت سال، جلسات مشورتی رهبران آسیایمرکزی از یک پروتکل نمادین به یک مکانیسم واقعی برای رهبری جمعی تبدیل شده است. آنچه که به عنوان یک حرکت دیپلماتیک مبتنی بر حُسن نیت آغاز شد اکنون به بستری منحصر به فرد برای ایجاد اعتماد تبدیل شده است. بر این اساس چشمانداز استراتژیک برای آینده منطقه بر پایه پیمان دوستی، حُسن همجواری و همکاری برای توسعه آسیایمرکزی در قرن بیست و یکم شکل میگیرد.
ساخت آسیایمرکزی جدید که از سال ۲۰۱۸ آغاز شد منجر به تغییرات کیفی در منطقه و درک جهانی جامع از آن شده است. از نشست آستانه در سال ۲۰۱۸ تا نشست تاشکند در سال ۲۰۲۵، آسیایمرکزی به صدایی واحد در جامعه ملتها، ذهنیتی اصیل و هویتی جدید دست یافته است. مهمترین دستاورد ظهور یک روحیه سیاسی واحد، تمایل مشترک برای ایجاد منطقهای صلحآمیز، پایدار و مورد احترام بینالمللی است که به عنوان بخشی منسجم، بالغ، پویا و حال توسعه از فضای جهانی تلقی میشود.
این امر با تصویر اقتصادی متحول شده آسیایمرکزی در هفت سال گذشته تأیید میشود. در این مدت تولید ناخالص داخلی منطقه به ۴۵۰ میلیارد دلار رسیده، تجارت تقریباً دو برابر شده و گردشگری درون منطقهای ۸۰ درصد از کل مقاصد گردشگری مورد علاقه شهروندان کشورهای منطقه را تشکیل میدهد.
راهبردی برای وحدت و توسعه: آسیایمرکزی در گذرگاه تاریخ
هفتمین نشست مشورتی رهبران آسیایمرکزی قبل از پایان سال 2025 در تاشکند برگزار خواهد شد. مقدمات این نشست با سرعت در حال انجام است. پیش از این اولین اجلاس آسیایمرکزی و اتحادیه اروپا در آوریل 2025، دومین اجلاس آسیایمرکزی و چین در ژوئن 2025 و دومین نشست آسیایمرکزی و روسیه در اکتبر 2025 در دوشنبه برگزار شد. همچنین انتظار میرود اجلاس آسیایمرکزی و آمریکا نیز برگزار شود. همه این موارد شاخصهای عینی افزایش هماهنگی منطقهای و نقش سیاسی آسیایمرکزی به شمار میروند. انتظار میرود رهبران کشورهای منطقه با برگزاری نشستی در تاشکند پیش از پایان سال با تکیه بر تجربیات گذشته و تعمیق درک متقابل، چشمانداز مشترک و دستورالعملهای استراتژیکی را برای تقویت همکاریهای داخلی و پیشبرد هماهنگیهای خارجی تدوین کنند.
آسیایمرکزی در حال شکلدهی به دستور کار خود و مطرح کردن خود به عنوان منطقهای منسجم، فعال و آیندهنگر است. در آینده نزدیک احتمالاً استراتژی آن بر دو ستون به هم پیوسته شامل گسترش روابط سازنده خارجی و تعمیق کیفی فرآیندهای همگرایی بین کشورهای منطقه بنا خواهد شد. همه نشانهها حاکی از آن است که این مدل به عنوان پایه و اساس مسیر استراتژیک منطقه برای سالهای آینده عمل خواهد کرد.
https://ccsi.ir//vdcdno0x.yt0ko6a22y.html
ccsi.ir/vdcdno0x.yt0ko6a22y.html