دوشنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ , 29 Apr 2024
تاریخ انتشار :چهارشنبه ۱۶ شهريور ۱۳۹۰ ساعت ۱۱:۴۳
کد مطلب : 1596
ابزارهای روسیه و آمریکا برای تداوم نفوذ در آسیای مرکزي

آمریکا به‌رغم پذیرفتن آسیای مرکزی به عنوان حوزه ژئوپلیتیکی روسیه و رسانه‌ای کردن ‌این موضوع، همچنان به دنبال تقویت حضور نظامی ‌و امنیتی خود در ‌این منطقه است.
به گزارش فارس، به دلیل ساختارهای حکومتی خاص حاکم بر کشورهای آسیای ‌مرکزی، هر یک از این کشورهای مخالفانی را در داخل و خارج از قلمرو خود دارند که منجر به ایجاد چالش و درگیری به دولت و مخالفان به اشکال مختلف شده است.
کشورها و سازمان‌های غربی مدعی حمایت از حقوق بشر نیز با استفاده از این فرصت، از طریق متهم کردن دولت‌های منطقه به نقض حقوق بشر، این دولت‌ها را در مجامع بین‌المللی به شدت تحت فشار قرار می‌دهند.
اما واقعیت امر ‌این است که با توجه به وضعیت و شرایطی که نظام‌های آسیای مرکزی با آن مواجه هستند، ابزارهای اقتصادی می‌تواند تاثیر بیشتری داشته باشند، که از‌ این نظر روسیه در قیاس با آمریکا در وضعیت به مراتب بهتری قرار دارد.
روسیه در قیاس با آمریکا، ابزارهای کارآمدتری در اختیار دارد
البته روابط اقتصادی میان ازبکستان و روسیه دارای ابعاد مختلفی است، که مهمترین آن، همکاری‌ در بخش انرژی می‌باشد، زیرا روسیه مهمترین خریدار گاز ازبکستان است و برای استخراج معادن جدید توافقاتی میان مسکو و تاشکند صورت گرفته و هر نوع بی‌ثباتی در‌این کشور، منافع مسکو را نیز به چالش خواهد کشید.
به همین دلیل اگر از زوایه تاثیرگذاری ابزارهای اقتصادی و اجتماعی به‌ این موضوع نگریسته شود، در بین شرکای مهم خارجی ازبکستان بویژه کشورهای روسیه، چین و آمریکا، بدون تردید روسیه بیشترین ابزار اقتصادی را برای اعمال فشار بر مقامات تاشکند در اختیار دارد.
به گزارش رسانه‌های منطقه، ازبکستان نسبت به سایر کشورهای منطقه، بالاترین میزان مهاجران کاری را در روسیه دارد که به نحوی موجب وابستگی شدید اقتصادی تاشکند به مسکو شده و وضع نظام روادید برای‌این مهاجرین که تعدادشان بیش از ۲ میلیون نفر برآورد می‌شود، به راحتی می‌تواند منجر به وقوع مشکلات اجتماعی و اقتصادی شدیدی در ازبکستان شده و زمینه ساز تحولات سیاسی و امنیتی شدیدی در‌این کشور شود.
ولی ظاهراً در حال حاضر از نظر مقامات مسکو، ضرورت چندانی برای استفاده از‌ این ابزار منحصر به فرد، در جهت اعمال فشار بر مقامات تاشکند برای محدود کردن مناسبات ازبکستان با آمریکا، وجود ندارد.

نکته دیگر ‌اینکه ازبکستان بیش از هر کشور دیگر آسیای مرکزی، نه ‌تنها با پدیده افراطگرایی مذهبی، بلکه با اسلام خواهی و اسلام‌گرایان سنتی و متعادل نیز با شدت و خشونت هر چه تمامتر برخورد و مقابله می‌کند که با توجه به تحولات قفقاز‌، این امر نیز نمی‌تواند مورد پذیرش مقامات روسیه باشد.
"رحمت الله عبدالله‌اف" کارشناس مسائل سیاسی منطقه معتقد است که در حال حاضر ‌ایجاد بی‌ثباتی در ازبکستان در دستور کار کاخ سفید قرار ندارد، زیرا در حال حاضر ازبکستان یکی از مهمترین دهلیزهای دسترسی نیروهای آمریکا و غرب به افغانستان از مسیرهای شمالی است و هر نوع هرج و مرج سیاسی و امنیتی در‌این کشور، آمریکا و ناتو را با مشکلات جدی مواجه خواهد کرد.
عبدالله‌اف در گفت‌وگو با فارس تصریح کرد: البته ‌ایجاد جنبش مردمی‌ ازبکستان در ۳ ماه پیش در شهر "برلین" آلمان و پناهندگی اکثر مخالفان کریم‌اف به غرب، حاکی از آن است که آمریکا و متحدان وی در نظر دارند از چنین موقعیتی به عنوان فرصت مناسبی برای تامین منافع خود استفاده کنند، اما در ‌این مقطع زمانی، حفظ مسیر ترانزیت از قلمرو ازبکستان و امکان استقرار واحدهای نظامی ‌آمریکا در‌ این کشور برای غرب به مراتب مهمتر از حمایت آشکار و جدی از احزاب و سازمان‌های مخالف کریم‌اف است.

نتایج زهراگین تحولات با محوریت آمریکا

به فاصله اندکی از آغاز تحولات در کشورهای عربی خاورمیانه، زمزمه‌هایی درباره وقوع تحولات ساختاری در کشورهای آسیای مرکزی شنیده می‌شد و بویژه برخی از کارشناسان مسائل آسیای مرکزی بر این باور بوده و هستند که این دتحولات دیر یا زود دامن کشورهای این منطقه را نیز خواهد گرفت.

اما آمریکا و روسیه با آگاهی کامل از این موضوع به دنبال مهندسی تحولات آتی منطقه و هدایت آن در جهت اهداف مورد نظر خود هستند. در همین راستا سازمان جوانان ازبک موسوم به ‌ایتر در سال ۲۰۰۵ در پی انقلاب رنگی قرقیزستان ‌ایجاد شد. ولی همانند سایر سازمان‌ها که با محوریت آمریکا و غرب در کشورهای آسیای مرکزی‌ایجاد شده بودند، با ناکامی‌مواجه شد.
اما در چند ماه پیش ظاهراً با الهام از تحولات کشورهای خاور میانه و نزدیک بار دیگر اعلام موجودیت کرد و به‌رغم ادعای برگزاری راهپیمایی و تظاهرات اعتراض آمیز به منظور‌ ایجاد تغییر و تحول در ازبکستان، هیچ تحرک خاصی از خود نشان نداد.
توجه به انقلاب‌های رنگی در کشورهای شوروی سابق و مشخصاً در گرجستان، اوکراین و قرقیزستان نشان می‌دهد که واشنگتن از ‌این طریق به دنبال کنترل بر مناطق راهبردی پیرامون روسیه و همچنین رقبای منطقه‌ای خود است.

نکته مهم این که دولت‌های کشورهای شوروی سابق، از جمله آسیای مرکزی با آمریکا و کشورهای غربی در زمینه اجرای برنامه‌های آموزشی برای نهادهای انتظامی ‌و امنیتی همکاری می‌کنند که ‌این امر با اهداف خاص مقامات غربی انجام می‌شود.
البته حمایت‌های مالی و فنی غرب از‌این نهادها و فراهم شدن فرصت سو‌استفاده‌های مالی برای دولتمردان کشورهای منطقه، به‌طور غیر‌مستقیم زمینه‌های لازم را برای برکناری قدرت‌های حاکم فعلی از راه مبارزه به اصطلاح بدون توسل به زور و ‌ایجاد هرج و مرج سیاسی را فراهم می‌کند.

یکی از اهداف خاص همکاری‌های غربی‌ها در ‌این زمینه، متقاعد کردن نهادهای انتظامی ‌و امنیتی کشورهای آسیای‌مرکزی به بی‌طرفی در برابر هر نوع تظاهرات و راهپیمایی‌های مخالفین است که حدود هفت سال پیش، دقیقاً بی‌طرفی‌ این نهادها (نیروهای انتظامی ‌و امنیتی) نسبت به برنامه‌های مخالفان، زمینه سقوط سریع دولت "عسکر آقایف" را فراهم کرده بود.
البته در مراحل قبل از آن، سازمان‌های غیردولتی و رسانه‌های متعدد تحت حمایت غرب، برای شکل دادن افکار عمومی ‌در جهت مخالفت با دولت آقایف، اقدامات فراوانی را انجام داده بودند و تنها یکی ۲ سال مانده به اجرای طرح انقلاب، نمایندگان نهادهای انتظامی‌ و امنیتی غربی و بویژه سازمان‌های اطلاعاتی آنان، اقدام به برگزاری دوره‌های مختلف در داخل و خارج‌ این کشور کردند.
این روند اکنون از سوی سازمان‌های دولتی و غیر دولتی غربی در برخی از کشورهای منطقه در حال انجام است.

در تمام کشورهایی که انقلاب رنگی را تجربه کرده‌اند، بوضوح می‌توان واقعیت را در جامعه لمس کرد که وقوع هر نوع تحولی با پشتیبانی آمریکا و غرب صورت می‌گیرد، و ‌این تحولات که تاکنون در ‌این کشورها صورت گرفته هیچ ارتباطی با نیازهای واقعی ‌این کشورها نداشته، بلکه تنها ‌ایجاد بی‌ثباتی بلندمدت در‌ این واحدهای سیاسی را دنبال می‌کند.
این انقلاب‌ها در اصل منجر به افشای برنامه‌های پشت پرده و مفاسد ‌این دولت‌ها و در نتیجه پیچیده‌تر شدن وضعیت اقتصادی و افزایش وابستگی آنها به خارج، از جمله کشورها و سازمان‌های بین‌المللی غربی شده و حق حاکمیت ملی آنان را به مراتب محدودتر کرده است.

با‌این حال یکی از اهداف اصلی آمریکا و غرب از مخالفت با دولت‌های منطقه و همچنین با مخالفان قانونی آنها، افزایش میزان چالش و تهدیدها در آسیای مرکزی به منظور بی ثبات کردن فضای سیاسی امنیتی کشورهای ‌این منطقه است.
آمریکا در پی تحقق ‌این هدف، از طریق همکاری سازمان سیا با سازمان‌های افراط‌گرای فعال در افغانستان و منطقه، از جمله برخی از جریان‌های داخلی حرکت اسلامی ‌ازبکستان است.

برخی از سازمان‌های غیردولتی آسیای‌مرکزی پس از مطالعات مستقل در مورد درگیری‌های قومی‌در جنوب قرقیزستان، معتقدند که در کنار‌ ایجاد هرج و مرج از راه‌های مختلف و از جمله راه‌اندازی انقلاب رنگین، بهره‌برداری از زمینه‌های چالشی موجود در میان کشورهای منطقه و سوق دادن آنها به سمت اختلافات قومی، از اهداف جدید آمریکا در آسیای مرکزی بوده است که نمونه‌ای از آن در درگیری‌های خونین قومی‌در بخش قرقیزی وادی حساس فرغانه در تابستان سال گذشته مشاهده شد.

به همین دلیل کارشناسان معتقدند: اختلافات قومی‌دقیقاً جدی‌ترین چالش برای کشورهای آسیای مرکزی است که از یک سو امکان تحقق هر نوع پروژه مهمی‌ از سوی رقبای ژئوپلیتیک آمریکا نظیر روسیه، چین و ‌ایران را از بین می‌برد و از سوی دیگر هم‌گرایی کشورهای آسیای مرکزی را در زمینه های سیاسی، اقتصادی، نظامی‌و امنیتی غیر ممکن می‌کند.
آمریکا ‌این اقدامات را در حالی انجام می‌دهد که آسیای مرکزی را منطقه منافع ژئوپلیتیکی روسیه ‌دانسته و با رسانه‌ای کردن‌ این شعار فریبنده، به شدت به دنبال تقویت حضور نظامی‌خود در این منطقه است.

https://ccsi.ir//vdcc.oqsa2bqpela82.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

عضويت در خبرنامه