يکشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۴ , 3 Aug 2025
تاریخ انتشار :يکشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۴ ساعت ۱۱:۳۰
کد مطلب : 25433
دهه آینده روسیه و پیامدهای آن بر نظم جهانی؛ ایجاد تعادل بین محدودیت، پایداری و ظرفیت
به گزارش بنیاد مطالعات قفقاز برای دهه‌ها کارشناسان غربی، روسیه را به عنوان یک قدرت رو به زوال می‌بینند و به کاهش رشد جمعیت، نوآوری در فناوری و کاهش تولید ناخالص داخلی برای این زوال اشاره می‌کنند. اگر چه بعید است روسیه به جایگاه سابق خود بازگردد، اما این کشور در حال کسب محبوبیت بیشتر در میان چین، هند و کشورهای مختلف در سراسر جهان جنوب بوده و با ایجاد نهادهای چندجانبه جایگزین، غرب را به چالش کشیده است. افزایش تجارت با چین تقریباً به سطح روابط اقتصادی سابق با اروپا رسیده است که نشان‌دهنده تغییر در اولویت‌های پوتین است. سرمایه‌گذاری قابل توجه در جهان جنوب و آسیای‌مرکزی، تغییرات اقلیمی و مسیر دریای شمال در شمالگان، می‌تواند روایت روسیه را برای پیشرفت تغییر داده و قدرت و نفوذ آن را احیا کند. گزارش پیش‌رو نوشته متیو باروز و همکاران در اندیشکده آمریکایی استیمسون حاصل یک پژوهش دو ساله درباره‌ آینده‌ روسیه در دهه‌ آتی است که با حمایت بنیاد کارنگی انجام شده است. بنیاد مطالعات قفقاز در راستای ارائه اطلاعات به خوانندگان و تبیین و بررسی دیدگاه کارشناسان آمریکایی نسبت به روسیه آن را منتشر کرده است.
از زمان پایان جنگ سرد، اجماع نظر طیف وسیعی از کارشناسان در ایالات‌متحده، روسیه را به عنوان قدرتی در حال زوال در نظر گرفته است. عناصر کلیدی قدرت مانند کاهش جمعیت، کاهش تولید ناخالص داخلی (GDP) در مقایسه با قدرت‌های بزرگ و فقدان نوآوری در فناوری این ارزیابی را تأیید می‌کنند. با این وجود روسیه در دهه گذشته نقش بسیار بزرگی در صحنه جهانی ایفا کرده است، که بخشی از آن با اقدام علیه منافع غرب همراه بوده است. یک مفسر روس ادعا کرده است که جنگ روسیه و اوکراین در فوریه 2022 را می‌توان تاریخ رسمی فروپاشی جهان تک‌قطبی تلقی کرد. روسیه بسیار سریع‌تر از ایالات‌متحده با پایان دوران تک‌قطبی سازگار شد. مسکو از چگونگی تغییر نظم بین‌المللی به سمت جهان چند قطبی و انطباق آن با منافع بلندمدت روسیه آگاه بود. روسیه که احتمال کمی برای بازیابی جایگاه سابق ابرقدرتی‌اش قائل است، خود را به عنوان یک قدرت تجدیدنظرطلب تثبیت کرده و با حمایت قدرت‌های نوظهوری مانند چین و هند تقویت شده است.
جنگ اوکراین اگرچه روسیه را از غرب منزوی کرد، اما نفوذ مسکو را در جهان جنوب افزایش داده است. برخلاف اعمال تحریم‌های گسترده از جانب غرب، مسکو توسط چین، هند و تعداد زیادی از قدرت‌های متوسط منزوی یا مجازات نشده است. بسیاری از کشورهای در حال ظهور ( نَه فقط چین ) ضمن ابراز نارضایتی و در برخی موارد محکومیت تهاجم روسیه، از مسکو در برابر تحریم‌های اقتصادی غرب حمایت کرده‌اند. برای بسیاری از ناظران روسی، کشورشان به یک بازیگر محوری تبدیل شده که علی‌رغم قدرت رو به افول، قادر به ایجاد تغییر در نظام جهانی است. با وجود وابستگی روسیه به چین و سایر کشورها، بسیاری از تحلیلگران روس معتقدند که اقدامات مسکو در اوکراین و سایر بخش‌ها، ظهور نظم جهانی مطلوب‌ را تسریع کرده است.
ولادیمیر پوتین رئیس‌جمهور روسیه با استفاده از روابط مستحکم با پکن، برای ایجاد نهادهای چندجانبه جایگزین مانند گروه بریکس تلاش کرده است. چنین نهادهایی به سرعت حتی در میان کشورهایی مانند امارات متحده عربی که به آمریکا گرایش دارند در حال گسترش است. پوتین میانجیگری هرچند شکننده میان هند و چین را بر عهده داشته و شروع به ایجاد یک بلوک اوراسیایی کرده است. مهارت دیپلماسی روسیه در چنین برهه حساسی شگفت‌انگیز است. روسیه از بسیاری جهات خلأ ناشی از بی‌‌توجهی ایالات‌متحده و دیگر کشورهای غربی به برقراری ارتباط با کشورهای جهان جنوب را پر کرده است. اگرچه روسیه و چین هر دو در شورای امنیت سازمان ملل متحد از حق وتوی دائمی برخوردار هستند، اما هر دو با نظم فعلی بیگانه و مخالف بوده و ایده چندقطبی را به عنوان ساختار منطقی برای جهانی ناهمگن مورد توجه قرار می‌دهند.  
با نگاهی به آینده، روسیه با چالش‌های مهمی روبرو است که می‌تواند یا باعث افول سریع آن شده یا بسته به چگونگی غلبه بر آن، موقعیت مسکو را تقویت کند. این گزارش به سه بخش تقسیم شده است: (1) محدودیت‌هایی که هرگونه رشد قدرت روسیه را تحدید می‌کند؛ (2) منابع پایداری که می‌توانند به روسیه کمک کنند تا از برخی محدودیت‌های خود فراتر رود؛ و (3) سناریوهای بالقوه برای روسیه در طول دهه آینده. در ادامه بخش دوم این گزارش با تاکید بر روابط روسیه با همسایگانش در قفقاز و آسیای‌مرکزی مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
  
روسیه و همسایگانش در قفقاز و آسیای‌مرکزی
چین تهدیدی ناگفته برای منافع روسیه در منطقه "خارج نزدیک" به ویژه در آسیای‌مرکزی محسوب می‌شود. چین و روسیه در آسیای‌مرکزی در عین رقابت با یکدیگر هماهنگ هستند. روسیه اتحادیه اقتصادی اوراسیایی (EAEU) و چین ابتکار کمربند و جاده را در اختیار دارند. مسکو پیشنهاد ادغام آن دو را مطرح کرد که با مخالفت چین مواجه شد. اخیرا یادداشتی از کرملین منتشر شده است که در آن نگرانی‌های دولت روسیه در مورد تحریم‌های غرب و تاثیر آن بر شکاف میان روسیه و آسیای‌مرکزی مورد اشاره قرار گرفته است. با کاهش فعالیت‌های روسیه در آسیای‌مرکزی، متحدان این کشور (چین)، کنترل جریان واردات و صادرات را به دست گرفته و از تحریم‌ها منتفع شده‌اند. در این گزارش آمده است: "هدف مسکو قرارگیری در مرکز یک بلوک تجاری در اوراسیاست تا ضمن رقابت با حوزه‌های نفوذ اقتصادی ایالات‌متحده، اتحادیه اروپا و چین؛ دسترسی خود را به تجارت جهانی احیا و موقعیت خود را در عرصه جهانی تقویت کند".
اتحادیه اقتصادی اوراسیایی تنها چهار کشور از نُه کشور هم ‌مرز روسیه از جمله ارمنستان، بلاروس، قزاقستان و قرقیزستان را در خود جای داده است و تلاش دارد بازار واحد اتحادیه اروپا را شبیه‌سازی کند. جمهوری آذربایجان، مولداوی، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان همچنان خارج از این اتحادیه قرار گیرند. ازبکستان و تاجیکستان به منظور حفظ سیاست‌ها و روابط تجاری مستقل خود از عضویت در اتحادیه اقتصادی اوراسیایی خودداری کرده‌اند. در یادداشت کرملین به افزایش محبوبیت زبان انگلیسی به جای روسی به عنوان زبان دوم و اعزام فرزندان نخبگان به دانشگاه‌های غربی به عنوان نشانه‌های مشکل‌ساز اشاره شده است. با این حال احتمالاً جاذبه چین بزرگ‌ترین عامل است.
علی‌رغم موارد مورد اشاره، تجارت روسیه با آسیای‌مرکزی رونق دارد؛ که بخشی از آن به دلیل تحریم‌های غرب علیه روسیه است. اتحادیه اقتصادی اوراسیایی (EAEU) به گسترش کسب‌وکارهای روسی در آسیای‌مرکزی و تقویت اقتصاد روسیه کمک می‌کند. علاوه بر این آسیای‌مرکزی برای تغییر مسیر جغرافیایی تجارت مسکو بسیار مهم بوده و تعداد کریدورهای تجاری عبوری از این منطقه در حال افزایش است. این امر در مورد کشورهای قفقازجنوبی نیز صادق است.
در حوزه انرژی روابط میان روسیه و آسیای‌مرکزی در حال افزایش است، زیرا مسکو به دنبال جایگزین‌هایی برای بازار انرژی از دست رفته خود در اروپا است. اگرچه صادرات انرژی به آسیای‌مرکزی سود کمتری نسبت به صادرات به اروپا دارد اما افزایش روابط انرژی می‌تواند به مقابله با گسست‌های منطقه‌ای که کرملین از آن وحشت دارد، کمک کند. روسیه در سال ۲۰۲۳ جریان خط لوله دوران شوروی را معکوس کرد تا گاز خود را به قزاقستان و ازبکستان صادر کند. یک خط لوله جدید از طریق قزاقستان به عنوان عملی‌ترین پیشنهاد برای تأمین گاز روسیه به چین در حال ظهور است. علاوه بر تأمین گاز جدید برای قزاقستان، توافق ژوئیه ۲۰۲۳ با آستانه، ارسال گاز روسیه به ازبکستان را نیز تسهیل می‌کند. گازپروم به دنبال قراردادهای بلندمدت با قزاقستان، ازبکستان و قرقیزستان است. انرژی روسیه نقش مهمی در بهبود اقتصاد آسیای‌مرکزی دارد. در این چارچوب روسیه به کشورهای آسیای‌مرکزی در صادرات برق، بهره‌برداری و نوسازی نیروگاه‌ها و همچنین ساخت ظرفیت‌های جدید تولید برق حرارتی، آبی و هسته‌ای کمک می‌کند.
علاوه بر این، قزاقستان با توجه نقش آن در حوزه تولید اورانیوم مورد توجه روسیه قرار دارد. در حال حاضر 43 درصد از تولید جهانی اورانیوم در اختیار قزاقستان است. در چارچوب همکاری هسته‌ای میان آستانه و مسکو، شرکت روس‌اتم فناوری هسته‌ای مورد نیاز نیروگاه‌های هسته‌ای طراحی شده قزاقستان را تامین خواهد کرد.

قفقازجنوبی (گرجستان، ارمنستان و جمهوری آذربایجان)
گرجستان پس از انقلاب رنگی سال 2003، یک سیاست‌خارجی طرفدار غرب را با هدف عضویت در اتحادیه اروپا در پیش گرفت. پس از اشغال مناطق اوستیای‌جنوبی و آبخازیا توسط روسیه در جنگ سال 2008، روابط دیپلماتیک میان مسکو و تفلیس قطع شد. گرجستان به عنوان یک دموکراسی طرفدار غرب و همچنین نقش استراتژیکش به عنوان ترانزیت منابع انرژی دریای خزر از جمهوری آذربایجان به اروپا، مورد توجه غرب است.
در چند سال اخیر حزب حاکم رویای گرجستان علی‌رغم تعهد به پیگیری عضویت در اتحادیه اروپا، به روسیه و چین نزدیک شده است. نمونه قابل توجه‌ رویگردانی گرجستان از غرب، لایحه "شفافیت نفوذ خارجی" است که اخیرا توسط پارلمان گرجستان تصویب و منجر به بروز ناآرامی‌های گسترده در این کشور شد.
علی‌رغم نبود روابط دیپلماتیک میان روسیه و گرجستان، از زمان اعمال تحریم‌های غرب علیه روسیه تجارت دوجانبه به شدت افزایش یافته است. امروزه روسیه دومین شریک تجاری بزرگ گرجستان است. طبق گزارش سازمان شفافیت بین‌الملل، وابستگی اقتصادی گرجستان به روسیه در سال 2024 به طور قابل توجهی بیشتر از سال 2021 بوده است. با وجود توسعه روابط اقتصادی میان دو کشور، نمی‌توان با قطعیت از تبدیل شدن گرجستان به یک کشور طرفدار روسیه سخن گفت. برخی تحلیلگران معتقدند که گرجستان ممکن است از اهمیت فزاینده خود به عنوان اهرمی در مذاکره با مسکو در مورد مسائلی از جمله اوستیای‌جنوبی و آبخازیا استفاده کند.
چین چهارمین شریک تجاری بزرگ گرجستان است. همکاری اقتصادی گرجستان با چین به سرعت در حال توسعه است. نمونه‌های شاخص در این بین عبارتند از تونل کِوِشِتی-کوبی به عنوان بزرگ‌ترین تونل گرجستان و همچنین بندر استراتژیک آناکلیا که هر دو توسط شرکت‌ها و کنسرسیوم‌های چینی در حال ساخت است. نقش گرجستان به عنوان یک کریدور ترانزیت و انرژی، حلقه مهمی در کریدور میانی به شمار می‌رود که قرار است چین را از طریق آسیای‌مرکزی، قفقازجنوبی و دریای سیاه به اروپا متصل کند. گرجستان کوتاه‌ترین پل زمینی بین اروپا و چین است، بنابراین پروژه‌های زیرساختی در راستای منافع اروپا نیز خواهد بود. در عین حال این امر به چین اجازه می‌دهد تا حضور گسترده‌تری در قفقازجنوبی و منطقه وسیع‌تر دریای سیاه داشته باشد.  
ارمنستان به عنوان متحد سنتی روسیه رویکرد متفاوتی را در پیش گرفته است. انقلاب مخملی سال ۲۰۱۸ مسیر سیاست‌خارجی ارمنستان را به سمت غرب تغییر داد. پس از شکست در جنگ 2020 قره‌باغ و عدم حمایت مسکو از ایروان، ارمنستان توسعه روابط با غرب را در دستور کار قرار داده است. دولت ارمنستان به طور پیوسته حضور نظامی روسیه در این کشور را کاهش داده و عضویت خود در سازمان پیمان امنیت جمعی (CSTO) به رهبری روسیه را به حالت تعلیق درآورده است. علاوه بر این به دلیل سیاست‌های تنوع‌بخشی ارمنستان، تغییر عمده‌ای در منابع تأمین سلاح این کشور رُخ داده است. پیش از این روسیه مهم‌ترین تأمین‌کننده سلاح برای ارمنستان به شمار می‌رفت با این حال در چند سال گذشته، هند و تا حد کمتری فرانسه به منابع عمده تامین تسلیحات ارمنستان تبدیل شده‌اند. ارمنستان همزمان گام‌هایی در جهت تعمیق روابط با اتحادیه اروپا و ایالات‌متحده برداشته است.
علی‌رغم تضعیف روابط سیاسی و نظامی میان ارمنستان و روسیه، روابط در حوزه اقتصادی همچنان رو به توسعه است. گردش مالی تجاری دو کشور در سال 2023 بیش از 40 درصد افزایش یافته و در سال 2024 به بالاترین میزان خود رسید. مسکو همچنان بزرگ‌ترین شریک تجاری ایروان است. روسیه 52 درصد از صادرات ارمنستان را به خود اختصاص داده و در مقابل ارمنستان بیشتر انرژی و غلات خود را از روسیه وارد می‌کند. دولت ارمنستان گام‌هایی را در جهت تنوع‌بخشی برداشته است، با این حال تخمین زده می‌شود اقتصاد ارمنستان احتمالاً در آینده‌ای قابل پیش‌بینی همچنان ( به ویژه در بخش‌های تجارت و انرژی ) به روسیه وابسته خواهد ماند. در مجموع دولت ارمنستان به دنبال کاهش وابستگی نظامی و سیاسی خود به روسیه است، اما همچنان از طریق تجارت، همکاری‌های نهادی (به عنوان عضوی از اتحادیه اقتصادی اوراسیایی) و تماس‌های سطح بالا با روسیه در ارتباط است.
جمهوری آذربایجان با ایجاد اتحاد نظامی-سیاسی با ترکیه، روابط خود را هم با غرب و هم با روسیه متعادل کرده است. جمهوری آذربایجان متحد روسیه به شمار می‌رود اما در عین حال با اتحادیه اروپا نیز همکاری می‌کند. باکو با استفاده از شرایط جنگ اوکراین خود را به عنوان یک شریک استراتژیک در حوزه انرژی اتحادیه اروپا مطرح کرده است. در نتیجه جنگ اوکراین و تحریم‌های روسیه، حجم نفت و گاز صادراتی جمهوری آذربایجان به اروپا افزایش یافت.
روابط بین باکو و مسکو پیچیده است. از یک سو، جمهوری آذربایجان موفق شد بدون پرداخت ما به ازایی نیروهای حافظ صلح روسی را از قره‌باغ کوهستانی بیرون و از کاهش نفوذ روسیه در منطقه استفاده کند. از سوی دیگر در فوریه ۲۰۲۲ تنها دو روز قبل از جنگ روسیه و اوکراین، جمهوری آذربایجان و روسیه بیانیه‌ای در مورد همکاری‌های متحدانه امضا کردند که روابط آن‌ها را به سطح اتحاد با ابعاد سیاسی، اقتصادی و نظامی ارتقا داد. در سال‌های اخیر روابط اقتصادی و تجاری بین روسیه و جمهوری آذربایجان رو به گسترش بوده است. مسکو و باکو به دلیل کاهش صادرات گاز روسیه به اتحادیه اروپا، همکاری‌های نزدیک‌تری در زمینه انرژی داشته‌اند. صادرات نفت و گاز روسیه از طریق جمهوری آذربایجان به طور قابل توجهی افزایش یافته است. این مسئله به روسیه به منظور دور زدن تحریم‌های غرب کمک کرده است.
روسیه و جمهوری آذربایجان در حوزه‌های زیرساختی از جمله کریدور بین‌المللی شمال-جنوب نیز همکاری دارند. این مسیر ریلی دسترسی مستقیم روسیه به خلیج فارس از طریق جمهوری آذربایجان و ایران و متعاقباً دسترسی به هند و سایر کشورهای آسیایی را فراهم می‌کند. این امر اهمیت ژئواکونومیک جمهوری آذربایجان را برای روسیه بیش از پیش افزایش خواهد داد.
در اوت ۲۰۲۴ طی سفر پوتین به جمهوری آذربایجان، دو طرف بیانیه مشترکی در مورد تقویت روابط اقتصادی، استراتژیک و سیاسی دوجانبه صادر کردند. باکو همچنین درخواست خود را برای عضویت در بریکس در اوت ۲۰۲۴ اعلام کرد. این روندها نشان می‌دهد که روسیه، علی‌رغم اختلافات موجود در برخی مسائل، همچنان شریک مهمی برای جمهوری آذربایجان به شمار می‌رود. روسیه خواهان پیوستن جمهوری آذربایجان به اتحادیه اقتصادی اوراسیایی و سازمان پیمان امنیت جمعی است اما جمهوری آذربایجان تاکنون چنین برنامه‌هایی را در دستور کار قرار نداده است.
پایان جنگ روسیه و اوکراین به مسکو فرصت می‌دهد تا توجه و منابع خود را به قفقازجنوبی معطوف کرده و به بازیابی تدریجی نقش هژمونیک خود در این منطقه بپردازد. با این حال در صورت ادامه جنگ روسیه و اوکراین بدون چشم‌انداز صلح در کوتاه مدت، مسکو ظرفیت محدودی برای اعمال قدرت در کشورهای خارج نزدیک خواهد داشت. حتی در آن صورت، روسیه به احتمال زیاد روابط اقتصادی قوی خود را با منطقه حفظ خواهد کرد. به بیان دیگر در صورت تحقق هر سناریویی، بسیار بعید است که روسیه قفقازجنوبی را رها کند و در بلندمدت به منطقه باز خواهد گشت.
تهیه و ترجمه: محمد صداقت
 
. Global South
. Arctic
. Transparency International
https://ccsi.ir//vdcgwt9x.ak9nw4prra.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

عضويت در خبرنامه