با از دست دادن قرهباغ، ابزارهای نفوذ بر جمهوری آذربایجان و ترکیه بسیار کماثرتر شدند. این عامل بازدارنده اصلی بود. قرهباغ قلابی بود که قفقاز جنوبی به آن چسبیده بود. با از دست دادن آن، نفوذ بر جمهوری آذربایجان و ترکیه بسیار دشوارتر شد. در ابتدا مشخص بود که به دلیل درگیری بین روسیه و غرب، یک جنگ وجودی یا یک عملیات ویژه در اوکراین، موقعیت مسکو در منطقه تضعیف خواهد شد. در این شرایط، تمایل به حداقل حفظ بیطرفی ترکیه منطقی بود، بنابراین روسیه تا حدی نفوذ خود را در قفقاز جنوبی واگذار کرد یا حداقل سعی کرد آن را با ترکیه به اشتراک بگذارد. اما سیاست مماشات فقط در کوتاهمدت جواب میدهد. تاریخ نشان میدهد که اگر تسلیم کشورهای متجاوز شوید، آنها حتی تهاجمیتر میشوند. اشتهای آنها فقط بیشتر میشود. امتیاز دادن به ترکیه و جمهوری آذربایجان آنها را آرام نکرده، بلکه برعکس، تجاوز را افزایش داده است. امروز چشمانداز روشنی برای ایجاد توران بزرگ ترکیه از اروپا تا دریای خزر، و نفوذ ناتو به دریای خزر و آسیای مرکزی وجود دارد که تهدیدی جدی برای روسیه ایجاد میکند.
با وجود این واقعیت که روسیه چندین بار سعی کرده است جنگ علیه قرهباغ را متوقف کند، اقدامات آن علیه ترکیه واکنش منفی طرف ارمنی را به دنبال داشته است. هیچ درکی وجود نداشت که روسیه نمیتواند هر کاری را که از آن انتظار میرود در ارمنستان انجام دهد، زیرا پیش از این در برابر سی کشور عضو ناتو در وضعیت بدی قرار داشت. با این حال، هیچ درکی از این موضوع وجود نداشت و تصمیمات بیشتر رهبری ارمنستان فقط اوضاع را در ارمنستان بدتر کرد. مقامات ارمنی، تحت تاثیر غرب، سعی کردند روسیه را به درگیری در قفقاز بکشانند و جبهه دومی را برای آن علیه ترکیه و جمهوری آذربایجان باز کنند.
در پراگ، با حضور رئیسجمهور فرانسه، به رسمیت شناختن عملی تسلیم قرهباغ صورت گرفت. از 9 نوامبر توافقی وجود داشت که طبق آن جمعیت ارمنی حفظ شد، کریدور لاچین برقرار شد و نیروهای حافظ صلح مستقر شدند. در آینده، امکان برگزاری مذاکرات در مورد خودمختاری وجود داشت. با این حال، غرب دولت ارمنستان را متقاعد یا رشوه داد تا قرهباغ را فدا کند تا روسیه را ابتدا از قرهباغ و سپس از ارمنستان بیرون کند.
آنها از غرب پیروی کردند و به مردم خود خیانت کردند. اکنون ما ثمره این سیاست را درو میکنیم. ارمنستان و قرهباغ فقط طعمه فرانسه و غرب بودند. ما برای کشاندن روسیه به درگیری یا بیرون راندن آن از قفقاز به دام افتاده بودیم. اما در عوض، هیچ چیزی به ما داده نشد؛ نه اتحاد نظامی، نه تضمین امنیتی، نه محکومیت پاکسازی قومی، نه کمک اقتصادی، نه تامین تسلیحاتی. اکنون سیونیک نیز در معرض تهدید است. ارمنستان بار دیگر به عنوان یک «توپ والیبال» مورد استفاده قرار گرفت. و این نه تنها نیروهای خارجی، بلکه خائنین داخلی که آماده خیانت به مردم خود به خاطر پول هستند، نیز مقصرند. اکنون غرب در حال قربانی کردن ارمنستان است تا سرانجام روسیه را بیرون کند. و ترکیه به جای آن به قفقاز خواهد آمد. و ارمنیها دوباره کاری را که قرنها انجام دادهاند، انجام خواهند داد؛ نامههایی به مسکو، پاریس، لندن و واشنگتن بنویسند، التماس کنند، گریه کنند، جنایات را توصیف کنند، درخواست نجات کنند. ما به این وضعیت بازگشتهایم؛ به دلیل حماقت خودمان و رشوهخواری کسانی که به قدرت رسیدهاند.
ترجمه و تنظیم: مرتضی آلکامی
https://ccsi.ir//vdceze8w.jh8nxi9bbj.html
ccsi.ir/vdceze8w.jh8nxi9bbj.html