جمعه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ , 26 Apr 2024
تاریخ انتشار :يکشنبه ۱۹ شهريور ۱۳۹۱ ساعت ۱۶:۳۹
کد مطلب : 4933
ايده تصرف سوريه بعد از بشاراسد ساده لوحانه است/ پس از گسترش راديكاليسم، موقعيت برج هاي دوقلو آنكارا را مشخص كنيد
ناصر نوبري از كارشناسان ارشد امور ديپلماسي است كه در گذشته مسئوليت هاي مهمي مانند سفارت ايران در شوروي و رياست مركز بررسي هاي استراتژيك وزارت امورخارجه را بر عهده است. اين ديپلمات كاركشته اخيرا در نامه اي سرگشاده خطاب به رجب طيب اردوغان به اظهارنظر درباره نقش اين كشور در مناسبات منطقه غرب آسيا و ماجراي سوريه پرداخته است كه در ادامه مي خوانيد:

1- نگارنـده این سطور یـک ایرانـی آذری و تــرک زبــان و یـک دیپلمـات آزاد است که هیچ‌گونه پست و مسئولیتی در دستگاه‌های حکومتی و غیرحکومتی ندارد و لذا مطالب ارائه شده نظریه صرفاً شخصی و مشاوره‌ای و دوستانه است.

۲- بنده حدود ۳۵ سال پیش یک سفر دانشگاهی به ترکیه داشتم و اخیراً نیز از ترکیه دیدن نمودم و پیشرفت فوق‌العاده این کشور در این مدت را ملاحظه و بسیار شگفت‌زده شدم. در سفر اولم دیدم که ترکیه در دست سولچی‌ها و ساقچی‌های لائیک چگونه به ورشکستگی و عقب‌افتادگی و فقر مفرط دچار شده بود در حالی که ترکیه امروز با حاکمیت اسلامگراها به کشوری توسعه یافته در رده جهانی نزدیک شده است.

۳- این که اسلامگراهای ترکیه به رهبری آقای اردوغان با زیرکی و هوشیاری فوق‌العاده توانسته‌اند در کشوری ضد دین و مذهب و عضو ناتو و ارتشی کودتاچی لائیک حاکم گردند بسیار جالب و آموزنده بود، از این که اسلامگراها توانسته‌اند در یک کشور لائیک، سمبل پیشرفت و توسعه و آزادی گردند، برایم الگویی قابل توجه و مطالعه بود. در کشوری که هنوز خانم‌های باحجاب دچار محدودیت‌ها و محرومیت‌ها هستند اما این افراد با خانم‌های محجبه و پایبندی جدی به اعتقادات مذهبی توانسته‌اند رئیس جمهور و نخست وزیر شوند برایم که دوران لائیک ترکیه را دیده بودم، شگفت‌انگیز و به عنوان یک ترک زبان افتخارآمیز بود.

۴- طی سه، چهار سال اخیر سیاست خارجی ترکیه نیز مانند سیاست داخلی‌اش در منطقه و جهان گل کرد، مواضع شجاعانه و قدرتمند آقای اردوغان در یک اجلاس بین‌المللی و علنی در برابر آن صهیونیست کودک‌کش بسیار افتخارآفرین بود و دل همه مسلمانان و آزادیخواهان جهان را خنک کرد. ارسال کشتی کمک‌رسان به غزه و شهید شدن ۹ مسلمان ترک و برخورد عزتمندانه دولتمردان ترکیه با اسرائیل نیز دیگر عامل قوت‌بخش در شکوفايی رهبرانی اسلامگرا و هوشیار و شجاع در ترکیه و منطقه بود.

۵- ترک‌ها سال‌های طولانی با مواضع لائیک سعی کردند برای پیشرفت، سیاست نگاه به غرب را در پیش بگیرند و مرتب اروپا را دق‌الباب کردند ولی غرب با آنها بازی کرد و هیچ گاه دوران امپراتوری عثمانی را فراموش نکرد و اجازه ورود ترکیه به اروپا را نداد و آنها را عقب مانده و فقیر نگه داشت. حالا نشانه‌هايی که از رهبران اسلامگرای ترکیه دیده شد، این نوید را به ما در منطقه داد که سرخوردگی ترک‌ها از اروپا و غرب بالاخره ترک‌ها را سر عقل آورده و آنها از نگاه به غرب به سمت نگاه به شرق میل پیدا کرده‌اند.

6- بروز جنبش‌های بیداری اسلامی در کشورهای عربی نیز بعد دیگری به مدیریت متعادل و هوشمند اسلامگراهای ترکیه بخشید و آنها با زیرکی و اعتدال در کنار این تحولات قرار گرفتند به طوری که حتی به عنوان رقیب و هووی ما (ایران) در منطقه به عنوان یک الگوی اسلامی میانه‌روي معتدل برای جنبش‌های مردمی قرار گرفتند. ما ایرانی‌ها به دلیل خرسندی فراوان از ظهور اسلامگراهای مدبر و هوشمند در ترکیه و بدون توجه و حساسیت به رقیب و هوو شدن ترکیه در الگوسازی منطقه‌ای، حتی برای تقویت و بالا بردن وزن و اعتبار ترکیه مسلمان با امریکایی‌ها و غربی‌ها درگیر شدیم تا اجلاس‌های مناقشه هسته‌ای بین ایران و ۱+۵ را از اروپا به استانبول منتقل کنیم. اسلامگراهای ترکیه را به چشم نه رقیب بلکه متحد نگاه می‌کردیم که آمده‌اند و ما را در تنهایی سال‌ها مبارزه و مقاومت در برابر صهیونیست‌ها در منطقه، همراه و یاورمان باشند.

۷- توسعه روند منطقه‌ای به سوریه رسید و بحران در سوریه با آغاز تظاهرات مردمی جهت مطالبه حقوق ملی و شهروندی آغاز شد، این بار نیز اسلامگراهای ترکیه در ابتدا با هوشیاری و دلسوزی وارد صحنه شدند و با رفت و آمد‌های مکرر به دمشق و گفت‌وگو با معارضین با همان روش میانه‌روی و اعتدال‌شان سعی در ایجاد مصالحه و حل دلسوزانه بحران نمودند. آقای اردوغان بهترین موضعگیری مسالمت‌جویانه و میانه‌روانه را کردند و گفتند راه حل بحران سوریه، «صندوق‌های رأی» می‌باشد. 

۸- اما سوریه وضعیتی متفاوت داشت، برعکس حکومت‌های مصر و تونس که غیر از سرکوب داخلی در خارج نیز به ملت خیانت کرده و به نوکری صهیونیست‌ها و دشمنان اجنبی‌شان پرداخته بودند، حکومت سوریه در خارج در صف مقدم مقاومت در برابر صهیونیست‌ها قرار داشت؛ تضعیف و سقوط آن به منزله تضعيف دژ مستحکم مقاومت منطقه‌ای آزادیخواهان و مبارزان علیه صهیونیست‌ها می‌بود، بنابر این موضعگیری در قبال بحران سوریه با توجه به طمع‌ها و حساسیت‌های ویژه صهیونیست‌ها و امریکایی‌ها و متحدانش بسیار بغرنج و پیچیده بود. متأسفانه آقای اردوغان بدون توجه به پیچیدگی‌های فوق‌العاده بحران سوریه و با تکیه بر همان نگاه ساده آزادیخواهانه‌ای که در قبال تحولات مصر و تونس و لیبی داشتند، در دامی بسیار خطرناک افتادند. ترکیه که مزیتش در ارائه الگوی «میانه‌روی اسلامی» بود، به یکباره به پایگاه تندروترین رادیکال‌های مسلح منطقه جهت جنگ با دولت سوریه تبدیل شد. 


9- ترکیه به نوک پیکان عملیات و حمله انتقامگیرانه و کینه‌جویانه اردوگاه غرب به رهبری امریکا (که مدافع منافع صهیونیست‌ها در منطقه هستند) علیه اردوگاه مقاومت منطقه‌ای ضد صهیونیستی تبدیل شد. این اشتباه استراتژیک بود چرا که ترکیه را از جایگاه برتر و اصلی‌اش یعنی «‌میانه‌روی اسلامی» به جایگاه «رادیکالیسم» منتقل می‌کرد. جایگاهی که موقعیت ترکیه را ارتقا داده بود، جایگاه میانه بین مسلمانان و میانه بین غرب و شرق بود وگرنه جایگاه مرکز رادیکالیزم عملیات غرب علیه شرق را قبلاً پاکستان در منطقه ایفا کرده بود و نتایج فلاکت‌آمیز آن نیز روشن شده بود به طوری که امروز استقلال، آزادی و امنیت در پاکستان هم از سوی رادیکال‌ها و تروریست‌ها و هم از سوی هواپیماهای بدون سرنشین امریکا مورد تاخت و تاز قرار می‌گیرد.

۱۰- آقای اردوغان اخیراً گفته‌اید و درست هم گفته‌اید که شما در ابتدا تلاش زیادی کردید در تماس با دولت سوریه تا کار به اینجا نکشد و شاید مشاهده آوارگی‌های مردم و کشته‌ها به خاطر حس انساندوستی شما را به اینجا کشاند اما آیا از دست دادن سعه صدر و بی توجهی به عمق و ابعاد پیچیده بحران و افتادن شما به ورطه یکسویه، از کشته‌ها و آوارگی‌ها کاست و یا برعکس آن را چندین برابر و غیرقابل کنترل کرد؟

۱۱- شاید نگاه‌ها و علائق دیرینه امپراتوری عثمانی که زمانی تمام این مناطق جزو قلمرو عثمانی بود، باعث طماعی و از دست دادن سعه صدر شد و باخود گفته‌اید که بحران سوریه فرصتی طلایی است تا از دروازه سوریه دوباره وارد قلمرو امپراتوری از دست رفته گذشته‌مان شویم. اما این ساده‌لوحانه است که اگر تصور کرده‌اید بعد از سقوط دولت سوریه، امریکا و غرب و صهیونیست‌ها آنجا را تحویل شما خواهند داد! محور استراتژی امریکا در منطقه، منافع اسرائیل است و برای اسرائیل قدرت‌گیری هر کشور مسلمان با هر موضعی خطر اساسی است. منافع اسرائیل در تضعیف و تجزیه همه کشورهای مسلمان است و طلیعه ظهور مجدد امپراتوری ترک‌ها کابوس وحشتناک است. در واقع در دامی که امروز شما افتاده‌اید، وضعیت منطقه را مطلوب اسرائیل کرده، کشته از دو طرف مسلمان و تفرقه و فتنه و تضعیف همه طرف‌های مسلمان را به بار آورده است.

۱۲- به قول ما ایرانی‌ها، شما دیر آمده‌اید و زود هم می‌خواهید بروید! سال‌ها ترکیه، منطقه را فراموش کرد و سعی کرد به همه سازهای غرب برقصد تا به اردوگاه غرب راه پیدا کند ولی نشد. در این سال‌های طولانی که کشور شما نگاه اسلامی را رها کرده و به نگاه لائیک و غربی روی آورده بود، ما به تنهایی با نگاه اسلامی اردوگاه اسلامی را بپا کردیم و با هزینه‌ها و خًُون دل‌های فراوان آن را یک تنه تاکنون سرپا نگه داشته‌ایم و حالا شما از راه نرسیده و غافلانه و بدون توجه به اعماق پیچیده مسئله همه چیز را یکجا می‌خواهید! واقعاً ممکن بود همه چیز به دست شما بیفتد؟ ما که بخیل نیستیم! ما فقط به دنبال استقلال ملت‌ها در برابر صهیونیست‌ها و زیاده‌خواهی‌های غرب و امریکا هستیم.

۱۳- شما از طریق فعالیت‌های حزبی و پارلمانتاریسم با هوشیاری فوق‌العاده روی کار آمده‌اید اما تجربه سال‌ها مبارزات منطقه و انقلاب را ندارید به همین دلیل یک بازیگر حرفه‌ای و قوی و زیرک در بازی در سطح هستید اما بازیگر حرفه‌ای و باتجربه در عمق نیستید. تا موقعی که مسائل منطقه در سطح ادامه داشت، به خوبی بازیگر و میدان‌دار بودید اما اکنون که تحولات عمق پیدا کرده، حرفه‌ای‌گر این میدان نیستید و باید به مشاوره‌های دوستانه ما قدیمی‌ها، بدون غرور و خودمحوری توجه کنید.

۱۴- ممکن است خیال کرده باشید که با توجه به کمکی که به این افراد برای جنگ مسلحانه می‌کنید عملاً در آینده آنها از شما تبعیت خواهند کرد و نمک‌نشناسی نخواهند کرد اما آیا دوستی شما با آنها از دوستی بن لادن با امریکا قوی‌تر است؟ زمانی گروه سعودی بن لادن یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های ساختمانی امریکا و جهان بود. اما بعد از این که در افغانستان پیروز شدند، برج‌های دوقلوی نیویورک هدف‌شان شد. رادیکالیسم کور مهارنشدنی است و شما مار در آستین پرورش می‌دهید. ترکیه و مرزهای اطرافش به اندازه کافی حساس و بی‌ثبات است و اگر امروز شما اجازه می‌دهید رادیکالیسم در آنجا تخم‌ریزی کند، باید از همین امروز ببینید کجا معادل برج‌های دوقلو در استانبول است و به طور جدی از آن حفاظت کنید. این بار دیگر امریکا تجربه دارد و از خود به اندازه کافی محافظت کرده و تمام تبعات این ماجرا را به شما سپرده است!

۱۵- پانصد سال پيش هم در همين شهر حلب فتنه و رودررويي به پا شد (البته امروز جايگاه شما وارونه شده) از آن موقع تاکنون سياست غرب، اختلاف در شرق براي بهره‌برداري بوده است. من نمي‌خواهم حق و باطل را در اين مدت تعيين کنم (چه بسا در مقاطعي ما اغفال شديم) بلکه مي‌خواهم به يک حقيقت تلخ و ثابت تأكيد کنم که در تمام اين مدت متأسفانه بي‌اعتمادي بين خود و اعتماد به بيگانگان حاکم بوده و اين نقطه رخنه بيگانگان بوده است و امروز آنها کجايند و ما کجا؟ امروز هم آنها خيلي القا کرده‌اند که فروپاشي در سوريه تضعيف جدي موقعيت ايران است. اين يک نگاه سطحي و کوتاه مدت است که آنها براي فريب القا کرده‌اند درحالي که يک تجزيه تحليل حرفه‌اي و عميق نشان مي‌دهد فروپاشي در سوريه بيش از همه به ضرر ترکيه است! با توجه به جنگي که به طور متعادل در سوريه جريان دارد معلوم مي‌شود هر دوطرف دعوا جايگاه دارند و به اين اضافه کنيد جايگاه کردها را. بنابراين پس از فروپاشي، سوريه به کشوري بي‌ثبات که در آن حداقل سه جريان فعال هستند تبديل خواهد شد. ما که از آنجا به اندازه يک کشور دوست عراق فاصله داريم اما شما هم مرز هستيد و يک بي‌ثباتي دائمي براي شما حاصل مي‌گردد. ممکن است بگوييد با فروپاشي در سوريه، پايگاه ضد اسرائيلي ايران از بين مي‌رود و ايران ضعيف مي‌شود، در کوتاه مدت اين درست به نظر مي‌رسد اما در ميان مدت و دراز مدت اوضاع متفاوت خواهد بود، واقعيت اين است که تنها مرزي که در اين مدت اسرائيل در آنجا علي رغم اشغالگري (ارتفاعات جولان) کاملاً آسوده بوده، مرز با سوريه بوده است. مزاحمت‌ها و بي‌ثباتي براي اسرائيل در مرزها با لبنان و فلسطين مشکلي دائمي شده و امروز مرزهاي مصر هم اضافه شده است. براي همه در منطقه و جهان ثابت شده که ايران متخصص تبديل تهديد‌ها به فرصت هاست و در کشت و بهره‌برداري از بي‌ثباتي‌ها و بحران‌ها هنرمند است، فروپاشي در سوريه و بي‌ثباتي در آنجا، يک مرز بي‌ثبات به مرزهاي اسرائيل اضافه مي‌کند و اين فرصت جديد براي ايران و يک دردسر جديد براي اسرائيل خواهد بود. اتفاقاً ايران در کار با گروه‌ها و جريان‌ها در مناطق بحراني و بي‌ثبات بيشتر مهارت دارد تا در کار با دولت‌ها، بنابراين فروپاشي در سوريه چون بي‌ثباتي به بار مي‌آورد فقط مدل کار ما را تغيير مي‌دهد و در ميان مدت مي‌تواند منجر به تنگ تر شدن حلقه محاصره اسرائيل گردد.

۱۶- ممکن است بگوييد پس چرا ايران با فروپاشي در سوريه مقابله مي‌کند؟ ما مجدانه با تهاجم اسرائيل و فروپاشي لبنان هم مخالف بوديم ولي پس از اشغال لبنان توسط اسرائيل ما هنرمندانه در بي‌ثباتي چنان عمل کرديم که نه تنها اسرائيل از لبنان فرار کرد بلکه موقعيت‌مان در لبنان به شرايط امروزي ارتقا يافت. موضع ما مجدانه اين بوده و هست که مخالف حضور نيروهاي خارجي و امريكايي در منطقه بوده و هستيم. اما وقتي هم که آنها توجه نکردند بالعکس عمل نموده و نيروهاي خود را وارد منطقه کرده و افغانستان و عراق را اشغال و بي‌ثبات کردند تا ايران را محاصره و ساقط کنند، نتيجه بالعکس شد، خودشان محاصره شدند و با صرف هزينه‌هاي گزاف مادي و جاني بالاخره از عراق فرار کردند و نهايتاً عراق دوست ايران برجاي ماند! و امروز به دنبال راهي براي فرار از افغانستان هستند و در آينده‌خواهيد ديد که چه افغانستاني برجاي خواهند گذاشت ! امروز هم ما با فروپاشي و بي‌ثباتي در سوريه مخالفيم اما اگر اين اتفاق بيفتد، تازه ما وارد کار تخصصي و حرفه‌اي مان‌خواهيم شد.

۱۷- آقای رجب طیب اردوغان! توصیه من به عنوان یکی از دوستدارانتان این است که هرچه زودتر بادقت و تدبیر به همان موضع اولی‌تان یعنی «راه حل صندوق‌های رأی» برگردید که این با جایگاهتان، «اسلام میانه‌رو» همخوانی دارد همان جایگاهی که شما را پر آوازه کرد، حرکت برخلاف آن زحمات چندین ساله و آوازه برحقتان را مخدوش و ترکیه را تضعیف خواهد کرد. امروز اگر ایران و ترکیه دست به دست هم دهند، فتنه اجانب و بحران و خونریزی بین برادران مسلمان در سوریه جایش را به سازش و مصالحه خواهد داد که قرآن می‌فرماید: «فاصلحو بین اخویکم.» 

منبع: رجانیوز https://ccsi.ir//vdca.enyk49noe5k14.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

عضويت در خبرنامه