جمعه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ , 26 Apr 2024
تاریخ انتشار :چهارشنبه ۱۱ مرداد ۱۳۹۱ ساعت ۱۱:۱۷
کد مطلب : 4726

تركيه و بازي خارج از ظرفيت

دکتر جعفر حق پناه
تركيه و بازي خارج از ظرفيت

راهبرد به صفر رساندن تنش با همسايگان از سال ۲۰۰۹ به بعد در دستور كار سياست خارجي تركيه قرار گرفت كه تا سال ۲۰۱۱ كم و بيش موفقيت آميز بود و تركيه توانست برخي از مشكلات خود را با عراق، ارمنستان و روسيه كم كند. اما از سال ۲۰۱۱ به بعد و به ويژه در تحولات سوريه و همين طور عراق،‌اين سياست عملا كنار گذاشته شد و آنكارا يك رويكرد تهاجمي در قبال سوريه در پيش گرفت كه مي توان گفت برهمين اساس، به جز يونان و همسايگان اروپايي اين كشور،‌عملا ساير كشورها از روسيه تا ارمنستان و ايران و عراق و سوريه را وارد چالش جدي با تركيه كرد. به نظر مي رسد نقطه بروز و ظهور اين چالش‌ها اكنون در سوريه است اما اين مسئله بيشتر يك بهانه است. تجليگاه بروز مشكل در تحقق راهبرد مقامات آنكار قرار دارد و اين مسئله را بايد در تغيير هندسه قدرت در خاورميانه و بلاتكليفي ترك ها دررقابت ميان محور مقاومت و محور سازش در خاورميانه دانست.

تا سال ۲۰۱۱ وضعيت طوري بود كه تركيه مي توانست در اين راستا در محور تعادل قرار گيرد يعني واسطه اي ميان محور مقاومت به رهبري ايران، ‌سوريه، گروه‌هاي لبناني و عراق از يكسو و محور سازش و ساير كشورهاي عربي و رژيم صهيونيستي باشد. اما وقوع خيزش‌هاي مردمي در كشورهاي عربي موجب تضعيف سازش و بهبود جريان مقاومت شد به ويژه جريانات مصر باعث شد كه اين كشور به عنوان يك بازيگر مهم از محور سازش خارج شود و اين موقعيت، ‌رقباي تركيه يعني سوريه و ايران را در موقعيت برتري قرار داد تا باعث شود تركيه مجال چنداني براي نقش آفريني نداشته باشد. همين مسئله باعث شد تا تركيه در يك انتخاب استراتژيك و پيوندهاي اقتصادي و سياسي كه با غرب داشت جانب محور سازش را بگيرد و همزمان از آن به بعد چالش هاي آنكارا با سوريه و ايران حاد شد.

تجلي اين چالش در مسائل سوريه خودرا نشان مي دهد زيرا سوريه ، نقطه پيوند عراق و ايران به شامات و گروههاي جهادي منطقه است بنابراين حذف سوريه باعث مي شود به نوعي محور مقاومت دچار ضربه شود و از آن طريق موازنه دوباره اي ميان محور مقاومت و سازش با همراهي تركيه ايجاد شود. اما از منظر انديشه و تئوريك هم مي توان نگاه ديگري به مداخله تركيه در سوريه داشت و آن هم به تقويت جريانهاي اسلام اخواني در منطقه باز مي گردد كه به نوعي جريان عدالت و توسعه تركيه منسوب به اين جريان است. رقابتي سنتي ميان اسلام اخواني و شيعي وجود داشت كه اكنون مجال بروز يافته و شاهديم كه هلال اخواني در برابر هلال شيعي در حال شكل گيري است. تركيه تلاش مي كند به گونه اي رهبري اين جريان را بر عهده بگيرد و به نوعي تحولات منطقه را به نفع خود مصادره كند. با توجه به تعارضات هويتي تركيه و خاطره منفي اي كه در اغلب كشورهاي عربي از تركان و استيلاي آنها در دوره عثماني بر جهان اسلام وجود دارد، تركيه قدرت نرم را در احياي اين جريان اخواني مي بيند و در واقع،‌ سياست معروف عثماني گري در قالب اسلام اخواني تركيه اي قرار است بروز يابد. نقطه عطف حمايت از اين تفكر را بايد در اقدامات مداخله جويانه تركيه در سوريه دانست كه عرصه تقابل جريان علوي و جريان اخواني تلقي مي شود.

تركها تصور مي‌كنند كه از كانال حمايت از جريان اخواني سوريه و حذف جريان علوي ضمن اينكه ۳ رقيب ايران،‌عراق و سوريه را ضعيف مي‌كنند به نوعي مي‌توانند خود را در مقام ناجي كشورهاي محافظه كاري مثل عربستان سعودي و كشورهاي حاشيه خليج فارس قرار دهند و بر نفوذ خود در منطقه بيفزايند كه در اين مسير رژيم صهيونيستي هم از منفعت آن بهره مند مي شود. اين مسئله در حال اجراست اما با چالش جدي رو به‌روست. چرا كه اين مسئله مطرح مي‌شود كه آيا تركيه از توان و ظرفيت كافي براي تحقق اين راهبرد ماجراجويانه برخوردار است يا نه.

مجموعه برآوردها نشان مي دهد تحقق اين راهبرد تركيه به ملزوماتي نياز دارد كه تركيه فاقد آن است. تركيه يك بازيگري خارج از ظرفيت انجام مي دهد. از اين رو بعيد است كه در شرايط كنوني بتواند اين روال را ادامه دهد. تركيه مدعي است كه يك بازيگر توانمند است كه امكان بازي در چند خرده نظام امنيتي را دارد و بايد نگاههاي متفاوتي به مديترانه و قفقاز هم داشته باشد و اين نگاه باعث مي شود در دراز مدت،‌ توان آنها تحليل رود كه نشانه هاي آن اكنون معلوم است چرا كه در حل مسئله كردها با مشكل رو به رو است و هر مسئله‌اي در سوريه بر شدت مشكلات تركيه درقبال كردها خواهد افزود و منجر به تقويت حزب كارگر شده و در نهايت مشكلات بيشتري را براي تركيه درست خواهد كرد. تركيه در ادامه ناچار خواهد بود دست همكاري به سمت دول منطقه دراز كند و نمي تواند صرفا با اتكا به آمريكا و اروپايي ها اهداف خود را پيش ببرد. حتي در صورت سرنگوني بشار اسد،‌ اين امكان ضعيف است كه بگوييم تركيه پيروز است زيرا يكسري جنگ هاي طولاني در مرزهايش اتفاق خواهد افتاد و كشوري كه براي توسعه سياسي و اقتصادي به ثبات نياز دارد در آن صورت اين آرامش را از دست مي‌دهد؛ از اين رو بايد گفت كه تركيه در دراز مدت مجبور مي شود كه رويكرد خود را تغيير دهد. 

منبع: تهران امروز



https://ccsi.ir//vdca.unyk49n0i5k14.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

عضويت در خبرنامه