دوشنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ , 29 Apr 2024
تاریخ انتشار :چهارشنبه ۱۶ شهريور ۱۳۹۰ ساعت ۱۰:۴۹
کد مطلب : 1585
رقابت ايران و آمريکا در حوزه ترکيه و منطقه قفقاز جنوبي-۱

انديشكده آمريكايي "مرکز مطالعات راهبردي و بين‌الملل" در گزارشي مي نويسد كه در صورتي كه تركيه بخواهد راهبرد خود را تغيير دهد و به سمت ايران متمايل شود ديگر از حمايت آمريكا برخوردار نخواهد بود.
به گزارش فارس، انديشکده آمريکايي "مرکز مطالعات راهبردي و بين‌الملل" گزارشي با عنوان "روابط ايران و آمريکا: رقابتي که ترکيه و منطقه قفقاز جنوبي نيز در آن شرکت دارند" و به قلم "آنتوني کوردزمن"، "وارون ويرا"، و "ارين فيتزجرالد" منتشر کرده است. در بخش اول اين گزارش آمده است: ترکيه اهداف راهبردي مشترک زيادي با آمريکا دارد، اما حمله آمريکا به عراق، بر خلاف رضايت ترکيه، و عدم پذيرش اين کشور توسط اتحاديه اروپا از جمله عواملي بود که باعث تمايل بيشتر دولت اسلام‌گراي ترکيه به سمت شرق و رابطه با ايران و در نتيجه تضعيف رابطه با آمريکا شد.

ترجمه به همراه اصل اين گزارش طي چند شماره در اختيار خوانندگان قرار مي گيرد

* آمريکا و ايران هر دو در تلاش براي تقويت پيوند با ترکيه و قفقازند

تلاش‌هاي آمريکا و ايران براي تقويت پيوندهاي راهبردي با ترکيه و منطقه قفقاز کم‌کم تبديل به بعد مهم رقابت ايران و آمريکا تبديل شده و تأثير مستقيمي نيز بر روي اين مسئله دارد که کداميک نفوذ بيشتري در عراق دارد.

- ترکيه

* تمايل ترکيه به شرق پس از تنش با اروپا و آمريکا بيش از همه به نفع ايران است

از آنجايي که واکنش ترکيه پس از عدم پذيرش از جانب اتحاديه اروپا، تنش با آمريکا به دليل حمله به عراق، و مصالحه بين سکولارها و جناح‌هاي اسلام‌گرا در سياست ترکيه، اين بوده که بيشتر "متمايل به شرق" شود، رقابت براي نفوذ در آنکارا بالا گرفته است. همين باعث شده که آمريکا در حفظ روابط نظامي و راهبردي با ترکيه با چالش‌هاي روزافزوني مواجه شود. ترکيه که خود جنگي طولاني با شورشيان حزب کارگران کردستان (پ‌ک‌ک) داشته، بسيار محتاطانه عمل مي‌کند که مبادا از عراق بي‌ثبات، يک کشور کرد مستقل به وجود آيد. در عين حال ممکن است که به دليل تنش‌هاي اخير، روابط ترکيه با اسرائيل نيز سردتر شود. ايران براي تضعيف پيوند ترکيه با آمريکا و اسرائيل از اين مسائل حداکثر استفاده را مي‌برد تا بدين وسيله نفوذ خود را در ترکيه به قيمت از بين رفتن نفوذ آمريکا افزايش دهد، و در عين حال ترکيه را ابزاري براي اجتناب از تحريم‌ها و کانالي کليدي براي صادرات انرژي خود سازد.

- ارمنستان و آذربايجان

* اهميت ارمنستان و آذربايجان براي آمريکا از جهت کاستن از نفوذ ايران در درياي سياه و تأثير بر صادرات انرژي است

ارمنستان و آذربايجان به دلايل مختلف ابزار فرعي راهبردي آمريکا به شمار مي‌روند، اما براي ايران منفعت راهبردي مستقيم دارند. اهميت آن‌ها در رقابت ايران و آمريکا بيشتر از آن جهت است که آيا مي‌توانند به آمريکا کمک کنند که از نفوذ ايران در درياي سياه بکاهد و همچنين اينکه آيا مي‌توانند بر راه‌هاي صادرات انرژي تأثيري بگذارند يا نه.

- ديگر کشورهاي مجاور درياي سياه

* عدم تأثير رقابت ايران-آمريکا بر کشورهاي ديگر درياي سياه

در حال حاضر، رقابت بين آمريکا و ايران تأثير مهم و روشني بر ديگر کشورهاي مجاور درياي سياه ندارد.

- ترکيه

* تغيير جهت به سمت شرق به بهاي از دست رفتن روابطش با آمريکاست

رقابت ايران و آمريکا در مورد ترکيه اهميت ويژه‌اي مي‌يابد. پيوندهاي مهم سياسي، اقتصادي، و امنيتي ترکيه همچنان با غرب است، هر چند که حزب مسلط عدالت و توسعه کوشيده پيوندهاي خود با ايران و ديگر همسايه‌هاي خاورميانه و آسياي مرکزي را نيز تقويت کند. برخي تحليلگران بر اين عقيده‌اند که اين تغيير جهت تحت تأثير زوال رابطه اسرائيل-ترکيه و به بهاي از دست دادن روابط با آمريکا تمام شود، اما هنوز چيزي مشخص و قطعي نيست.

* آمريکا مي‌تواند به کمک ترکيه، ايران را به انزواي اقتصادي بکشاند

ترکيه موقعيت راهبردي مهمي دارد. تنگه بوسفور تحت کنترل ترکيه است که درياي سياه را به درياي مرمر مي‌پيوندد، و با سوريه، عراق و ايران هم‌مرز است. ترکيه در سال ۱۹۵۲ عضو سازمان ناتو شد و قرارگاه فرماندهي هوايي ناتو در ازمير و قرارگاه نيروهاي استقرار سريع ناتو-ترکيه در استانبول است. مضاف بر اين، ترکيه يک قدرت اقتصادي مهم در منطقه است و مي‌تواند کمک فراواني به آمريکا جهت به انزواي اقتصادي کشاندن ايران از طريق تحريم‌ها بکند.

* ترکيه يکي از کانال‌هاي اصلي انتقال انرژي از شرق به غرب است

همچنين ترکيه در حال تبديل شدن به يکي از کشورهاي مهم انتقال انرژي است که توليدکنندگان درياي خزر، خاورميانه و آسياي مرکزي را به مصرف‌کنندگان اروپايي متصل مي‌کند، و براي کساني که از انحصار صرف روسيه بر انتقال انرژي ناراضي بودند، يک راه جايگزين انتقال انرژي از شرق به غرب است. ترکيه نقطه اصلي انتقال دريايي نفت شده و براي انتقال لوله‌اي نفت و گاز با حجم بالا به غرب نيز هر روز اهميت بيشتري مي‌يابد. حجم روزافزوني از نفت روسيه و درياي خزر از راه تنگه بوسفور با تانکر به بازارهاي غربي فرستاده مي‌شود و پايانه‌اي در ساحل مديترانه ترکيه در جهان اين امکان را براي کشور فراهم مي‌سازد تا نفت شمال عراق و توليد کنندگان درياي خزر، به ويژه آذربايجان، را صادر کند.

* آمريکا و ترکيه، علي رغم اهداف راهبردي مشترک، در روابطشان دچار تنش شده‌اند

اين جريان‌ها در ترکيب با هم تأثير مهمي در روابط ترکيه با آمريکا و ايران گذاشته است. بلندپروازي‌هاي رقابتي منطقه، روابط تاريخي پيچيده، و تفاوت‌هاي مذهبي و سياسي ترکيه را رقيب منطقه‌اي مسلم ايران ساخته است؛ ترکيه نيز مانند آمريکا همين هدف راهبردي را دارد که خاورميانه را از کنترل ايران دور نگاه دارد. اما با وجود اين اشتراکات فراوان، آمريکا و ترکيه به دوره جديدي از روابطشان قدم گذاشته‌اند، دوره‌اي که مشخصه آن هم درگيري و هم مشارکت است، دوره‌اي که ايران تلاش‌هاي بسياري براي بهره‌برداري از آن مي‌کند. مضاف بر اين، ترکيه با اينکه از اعضاي متعهد بلوک امنيتي غرب است، کوشيده که در مقام ميانجي مسائل سياست خارجي حساس آسياي مرکزي و منطقه قفقاز عمل کند که تأثير مستقيمي بر ايران دارد.

* در دهه ۱۹۹۰ اصلاحات فراوان و مهمي در ترکيه صورت گرفت

ترکيه از زمان فروپاشي اتحاد جماهير شوروي دچار تغييرات فراوان شده است. اصلاحات در ترکيه با دولت "تورگوت اوزال" در اوايل دهه ۱۹۹۰ آغاز شد، اما تصميم اتحاديه اروپا مبني بر به نامزدي عضويت پذيرفتن ترکيه بود که "تسريع کننده دوره تغييرات انقلابي" در ترکيه بود. در نتيجه اين تصميم بود که در خلال سال‌هاي ۱۹۹۹-۲۰۰۲، ائتلاف گسترده چپ-راست ناظر بر اصلاحات مهمي در ترکيه بود: بازنويسي يک سوم قانون اساسي ترکيه، تصويب قانون بين‌المللي حقوق بشر، قوانيني براي کاهش شکنجه، و قوانين جديد مبني بر کاهش محدوديت‌ها براي آزادي بيان، جامعه مدني، و رسانه‌ها. اما از سال ۲۰۰۷ نيز که نخست‌وزير فرانسه، "سارکوزي"، و صدراعظم آلمان، "مرکل"، مخالفت‌هايي در ارتباط با ورود ترکيه به اتحاديه اروپا مطرح ساختند، برخي اصلاحات دشوار و پرهزينه نيز صورت گرفت.

* قدرت گرفتن حزب اسلام‌گراي عدالت و توسعه باعث تضعيف ارتش شده است

ترکيه نيز، از وقتي که دولت اسلام‌گراي عدالت و توسعه اردوغان، نخست وزير اين کشور، قدرت را به دست گرفت، شاهد فرسايش سنت سکولار قدرتمندش بوده است. با "اقناع" ارتش ترکيه کاري کردند که از بخشي از اقتدارش دست بکشد، بودجه‌هاي دفاعي شفاف‌تري داشته باشد، و مانع نفوذ آن در دستگاه قضايي شدند. هر چه رشد اقتصادي و حکومت مدني کارآمد نمود بيشتري يافت، اردوغان، نخست وزير اين کشور، و حزب عدالت و توسعه نيز محبوبيت و نفوذشان بيشتر شد. يک پيروزي انتخاباتي ديگر در سال ۲۰۱۱ هم نيروهاي سياسي ارتش را بيشتر تضعيف کرد، و باعث استعفاي تحميلي تقريباً تمامي مقامات عالي‌رتبه در اواخر جولاي ۲۰۱۱ شد.

- روابط ترکيه با آمريکا

* آمريکا ترکيه را از متحدان مهم خود در منطقه مي‌شمارد

ترکيه از متحدان مهم آمريکا بوده و نقش مهمي در راهبرد آمريکا داشته است. اوباما در نخستين سفر خارجي اصلي‌اش در سال ۲۰۰۹، در مقابل مجلس ترکيه ايستاد و سخنراني کرد و ترکيه را کشوري توصيف کرد که "متحدي حياتي" براي آمريکا است و "نقش مهمي در اروپا" ايفا مي‌کند. آمريکا در دوران جنگ سرد کمک‌هاي فراواني به ترکيه کرد و تا به امروزه نيز ۱۲.۵ ميليارد دلار کمک اقتصادي، و بيش از ۱۴ ميليارد دلار کمک نظامي به اين کشور کرده است. اين ميزان کمک از زمان جنگ خليج به شدت کاهش يافت و کمک‌هاي خارجي آمريکا به ۱۵ ميليون دلار در سال ۲۰۰۹ و ۸ ميليون دلار در سال ۲۰۱۰ رسيد. آمريکا و ترکيه، به طور کلي، شرکاي تجاري مهمي براي هم تلقي نمي‌شوند و ترکيه بيست‌وهشتمين کشوري است که آمريکا کالاي تجاري به آن صادر مي‌کند و چهل‌وهشتمين کشوري است که آمريکا از آن کالا وارد مي‌کند. با اين حال، آمريکا مهم‌ترين منبع تأمين اسلحه ترکيه است و نهادهاي آمريکايي در ۸۰ درصد فعاليت‌هاي دفاعي-صنعتي ترکيه سهيم هستند.

* ترکيه در حل بسياري از مسائل منطقه در کنار آمريکا بوده است

ترکيه همچنان متحد امنيتي آمريکاست و در بسياري از مسائل منطقه‌اي با آمريکا همکاري داشته است. آمريکا و ترکيه در حوزه‌هايي چون رد و بدل کردن اطلاعات در جنگ ترکيه عليه شورشيان کرد، کمک در عقب‌نشيني آرام نيروهاي آمريکا از عراق و افغانستان، کمک به هم عليه گروه‌هاي القاعده، و شراکت در بسياري ميانجيگري‌هاي منطقه از جمله بين سوريه و اسرائيل، و اسرائيل و فلسطين، و بين جناح‌هاي فلسطيني همکاري داشته‌اند.

* تنش در روابط آمريکا و ترکيه با قدرت گرفتن اسلام‌گراها و اردوغان شدت يافت

اما عليرغم چنين همکاري‌هايي، تنش‌هايي جدي نيز در روابطشان هست. قدرت گرفتن حزب عدالت و توسعه (آک‌پ) در ترکيه از سال ۲۰۰۲، و رهبر کاريزماتيک آن، "رجب طيب اردوغان"، شکاف بزرگي بين اسلام‌گراها و نيروهاي سکولار سياست ترکيه به وجود آورده است. برخي تحليل‌گران گفته‌اند ترکيه که تحت نظارت و مباشرت اردوغان و وزير امور خارجه ترکيه، "احمد داووداغلو"، سياست "شرق گرايي" را به اجرا گذاشته، که واکنشي به عدم پذيرش آن از سوي اتحاديه اروپا است، و براي جبران آن شکست به سوي مشارکت منطقه‌اي حرکت کرده است.

*افزايش نگراني آمريكا از انتقادهاي اردوغان از سياست خارجي واشنگتن

مکالمات سفارتخانه آمريکا که توسط پايگاه "ويکي ليکس" به بيرون درز پيدا کرده نشان از نگراني‌هاي روبه‌افزايش مقامات آمريکايي در مورد خط سير طولاني سياست ترکيه دارد. اين نگراني‌ها شامل نگراني از اسلام‌گرايي روبه‌رشد و افزايش ضديت با آمريکا در ترکيه و همچنين عدم اطمينان از سياست خارجي جديدتر ترکيه دارد. انتقادهاي مداوم اردوغان از سياست خارجي آمريکا در محافل مختلف بين‌المللي نيز اين ترديدها را شدت بخشيده است.

* محاصره اقتصادي عراق در دهه ۱۹۹۰ توسط آمريکا باعث ضرر اقتصادي بزرگ ترکيه شد

تنش بين اين دو کشور از برخي سياست‌هاي آمريکا در منطقه نشأت گرفته است. طي جنگ خليج در سال ۱۹۹۱، ترکيه همکاري‌هاي گسترده‌اي با آمريکا داشت، اما نتوانست به آن نتيجه‌اي که در پي‌اش بود دست يابد. در عوض، محاصره اقتصادي عراق در دهه ۱۹۹۰ ترکيه را وادار کرد که مرز شرقي‌اش را ببندد، که باعث ضرر چند ميليارد دلاري در تجارت و همچنين افزايش ميزان فقر در استان‌هاي جنوب شرقي‌اش شد. ترکيه در نتيجه همين مسئله و به دليل هراس دائمي از جدايي‌طلبان کرد، با مداخله آمريکا در عراق مخالفت کرد، زيرا فکر مي‌کرد که به اين شکل با بي‌ثباتي نوار جنوبي کشور به دليل درگيري شيعه-سني و شورش مجدد کردها مواجه خواهد شد.

* "ماجراي کلاه خود" احساسات ضدآمريکايي در ترکيه را تشديد کرد

به همين دليل بود که طي مراحل پيش از استقرار نيروها براي عمليات آزادسازي عراق در سال ۲۰۰۳، ترکيه امکان انتقال نيروها و يا انجام عمليات از سرزمين خودش را در اختيار آمريکا قرار نداد. ترک‌ها همچنين "ماجراي کلاه خود" (Hood Event) را فراموش نکرده‌اند که به دنبال حمله آمريکا به عراق، سربازان نيروهاي ويژه ترکيه که در شمال عراق خدمت مي‌کردند بازداشت شدند، آمريکا کلاه خود روي سرشان گذاشتند و آن‌ها را مورد بازجويي قرار دادند. همين مسئله باعث شدت گرفتن درگيري‌ها شد و احساسات ضدآمريکايي در ترکيه را تقويت کرد.

*ترکيه از فعاليت‌هاي آمريکا در عراق عموماً حمايت کرده است

اما از آن زمان به بعد ترکيه براي جلوگيري از هرگونه خشونت مرزي از طرف جدايي‌طلبان کرد و تروريست‌هايي چون پ‌ک‌ک، عموماً از فعاليت‌هاي آمريکا در عراق حمايت کرده است، اما نفوذ زيادي نيز در کردستان عراق که منطقه‌اي بسيار نفت‌خيز است يافته است. ترکيه همچنان به آمريکا اجازه مي‌دهد که از پايگاه هوايي اينجرليک براي حمل و نقل کالاهاي غيرمرگبار در حمايت از عمليات آمريکا در عراق استفاده کند. مضاف بر اين، وقتي که نيروهاي آمريکا وارد عراق شدند، ترکيه از نخستين کشورهايي بود که نيروي کمکي - حدود ۱۰,۰۰۰ نفر - فرستاد تا از عمليات آمريکا پشتيباني کرده باشد. اين استقرار بعدها به دليل مقاومت شديد عراق لغو شد. در سال ۲۰۰۸، نيروهاي ترکيه حمله‌اي مختصر به عراق داشتند که عليه نيروهاي پ‌ک‌ک صورت گرفته بود؛ آن‌ها در اين حمله از ۱۰,۰۰۰ سرباز با سلاح و کمک‌هاي هوايي استفاده کردند. اين واقعه باعث جلب توجه زياد رسانه‌ها شد، اما شواهدي است مبني بر اينکه حتي پيش از اين حمله، برخي نيروهاي ترک در عراق مستقر شده بودند که با رضايت پيشمرگان کرد و ظاهراً آگاهي نيروهاي آمريکا صورت گرفته بود.

* گيتس: اروپا و آمريکا ترکيه را به سمت شرق فرستادند

اين نمونه‌هاي کمک ترکيه توضيح مي‌دهد که چرا بسياري از تحليل‌گران و مقامات ارشد آمريکا، از جمله وزير دفاع، "رابرت گيتس"، بر لزوم درک مواضع ترکيه تأکيد کرده‌اند. "گيتس" در ژوئن سال ۲۰۱۰ گفت: "من شخصاً بر اين گمانم که اگر ترکيه دارد به گفته شما به سمت شرق متمايل مي‌شود، دليلش اين است که با عدم پذيرش اين کشور در اتحاديه اروپا مجبورش کرديم و مانع برقراري ارتباط طبيعي آن با غرب که مد نظر ترکيه بود شديم".

* ترکيه منافع اقتصادي کلاني در عراق دارد

علاوه بر اين، ترکيه دلايل بسياري براي کمک به ساخت عراقي باثبات و رقيب اصلي ايران شدن براي نفوذ بيشتر در اين کشور دارد. ترکيه در يک حرکت تاريخي، تغييري در سياست‌هايش داد و کوشيد که روابط با کردهاي شمال عراق را به حالت عادي برگرداند - که البته بخشي از اين کوشش‌ها براي دستيابي به ميدان‌هاي عظيم گازي کردستان عراق است - و سرمايه‌گذاري‌هاي گسترده‌اي در عراق انجام داد و تجارت دوطرفه‌اش با اين کشور را به ۶ ميليارد دلار در سال ۲۰۱۰ رساند. مبادلات تجاري اين دو کشور اکنون دو برابر سال ۲۰۰۸ شده که در آن نخست وزير اين کشور، اردوغان، نخستين مقام اول ترکيه شد که پس از دو دهه از بغداد ديدن مي‌کرد. سياستمداران عراق براي حل مسائل سياسي داخلي خود اغلب از ترکيه کمک مي‌طلبند. در اکتبر سال ۲۰۱۰، نخست وزير عراق، "نوري المالکي"، که خود در گذشته روابط تيره‌اي با ترک‌ها داشت، به آنکارا سفر کرد تا براي حل مشکل به بن‌بست رسيده شکل‌گيري دولت عراق پس از انتخابات بحث‌برانگيز مجلس در سال ۲۰۱۰ با آن‌ها مذاکراتي داشته باشد.

* دولت ترکيه منتقد اقدامات ايران در عراق

دولت ترکيه منتقد اقدامات ايران در عراق نيز بوده است. ترکيه آشکارا ايران را به دليل اقداماتش براي نفوذ در انتخابات ۲۰۱۰ سرزنش کرد و اقدامات ايران را که باعث شدت گرفتن اختلافات فرقه‌اي در اسلام شده به باد انتقاد گرفت. شرکت‌هاي ترک نيز در رقابت با شرکت‌هاي ايراني براي بستن قراردادهاي بازسازي در اين کشور هستند. اخيراً، يک کنسرسيوم ترک پيشنهاد بالاتري نسبت به گروهي ايراني داد تا قرارداد ۱۱ ميليارد دلاري براي بازسازي شهر صدر، بزرگ‌ترين محله شيعه‌نشين بغداد، و مرکز قدرت ايران در عراق، را به دست آورد.

* ترکيه از جنگ در افغانستان نيز حمايت کرد

ترکيه با توجه به موقعيتش در مقام عضوي از ناتو از جنگ در افغانستان نيز حمايت کرد و کمک‌هاي نظامي، آموزشي و توسعه‌اي به "نيروي بين‌المللي کمک به امنيت" (ISAF) کرده است. ترکيه چهار بار (در سال‌هاي ۲۰۰۲، ۲۰۰۵، ۲۰۱۰-۲۰۰۹، و ۲۰۱۱-۲۰۱۰) فرماندهي نيروهاي بين‌المللي کمک به امنيت را بر عهده داشته، و در حال حاضر فرماندهي نيروهاي منطقه‌اي را به عهده دارد و دو تيم بازسازي استاني در ولايات وردک و جوزجان افغانستان با حدود ۱۷۰۰ نيرو مستقر ساخته است. ترکيه در اين مناطق روي سه چالش بزرگ در افغانستان تمرکز کرده است: وهابيت و ملي‌گرايي پشتوها؛ خصومت ديرين بين افغانستان و پاکستان؛ و کمبود نيروهاي امنيتي کشور.

پايان بخش اول

ادامه دارد ...

https://ccsi.ir//vdca.an6k49nmm5k14.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

عضويت در خبرنامه