کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

دکتر کاظمی: ایران و جمهوری آذربایجان فراتر از پیوند، یکپارچگی تمدنی و دینی دارند

22 مهر 1404 ساعت 8:33


دکتر احمد کاظمی رئیس مرکز پژوهشی حقوق اقلیت ها و استاد حقوق بین الملل دانشگاه در نشست کارگروه تاریخ انجمن افراز با موضوع «پیوندهای تاریخی – فرهنگی ایران و جمهوری آذربایجان» گفت: ایران و جمهوری آذربایجان فراتر از پیوند، یکپارچگی تمدنی و دینی دارند و این موضوع در هفت مولفه تمدنی و دینی نمود و بروز دارد.
در این نشست که دوشنبه چهاردهم مهرماه ۱۴۰۴ در چارچوب «مجموعه‌نشست‌های شناخت حوزه‌ی تمدنی ایران و با همکاری حزب مهستان ایران، انجمن هم‌گرایی مواریث تمدن ایرانی، انجمن ایرانی مطالعات غرب آسیا، بنیاد مطالعات قفقاز، انجمن ایران‌شناسان و گروه فرهنگی ایران‌شهر برگزار شد، دکتر کاظمی به تشریح محورهای ذیل در تبیین یکپارچگی تمدنی و دینی ایران و آران (جمهوری آذربایجان) پرداختند:

 
مشروح متن این سخنرانی به پیوست می باشد:
به نام خدا
بحث ایران فرهنگی و تمدنی و مشخصاً موضوع پیوندهای تاریخی و تمدنی ایران و جمهوری آذربایجان ، موضوع بسیار مهمی است. این موضوع با توجه به اینکه به هر حال امروز بیشترین مناقشه ما در همین حوزه هویتی هست، از اهمیت بسیار زیادی برخوردار می‌باشد. البته، وقتی ایران فرهنگی و تمدنی مد نظر است، صحبت از پیوندهای تاریخی، فرهنگی و تمدنی بین ایران و آذربایجان شاید با یک نگاه دقیق‌تر، خیلی لفظ درستی نباشد، به دلیل اینکه اساساً ما در این حوزه یکپارچگی تمدنی داریم که فراتر از پیوند است، ما در حوزه جمهوری آذربایجان، در حوزه آران، با یکپارچگی تمدنی، فرهنگی و تاریخی مواجه هستیم.  به علت اینکه عموماً وقتی صحبت از این منطقه می‌شود، اساساً صحبت از منطقه قفقاز است، ابتدا در مورد اهمیت قفقاز برای ما ایرانیان صحبت می‌کنم.
قفقاز یکی از مهم‌ترین مناطقی بوده که برای هزاران سال بخشی از خاک ایران و قلب تپنده‌ی ایران زمین بوده و هم از منظر فرهنگی و تمدنی، هم از منظر اساطیری، عرفانی، ادبی و مناظر مختلف برای ما اهمیت دارد. از لحاظ دینی هم که توجه ‌شود، باز قفقاز برای ما سرزمین مقدسی محسوب می‌شود، به دلیل آنچه همانگونه که یکی از مفسران بزرگ قرآن علامه طباطبایی (رحمه الله علیه) اشاره کرده است، منظور از «رواسی» و کوه های قاف که در قرآن اشاره شده، کوه‌های قفقاز است.  از لحاظ اساطیری نیز این منطقه برای ما مهم است. از لحاظ عرفانی، مقصد سیمرغ عطار نیشابوری و سیمرغ عرفانی ما همین کوه‌های قفقاز بوده و در کتاب‌های تاریخی داریم که شیخ صفی‌الدین اردبیلی، بنیانگذار صفویه، تابش نور ولایت را در کوه‌های قفقاز بر خودش دیده و البته می‌شود این منظومه را بسیار گسترده‌تر دید و مطرح کرد.
در عین حال، قفقاز منطقه‌ای است که به معنای واقعی هنوز ما حسرت تاریخی را در آنجا داریم. ما در ایران فرهنگی و تمدنی و ایرانِ کهن، سرزمین‌های زیادی را از دست داده‌ایم؛ ولی آن سرزمینی که هنوز حسرت آن در دل‌های ایرانیان وجود دارد، قفقاز است. هر هر مصیبتی که به هر حال سنگین باشد، می‌گویند که مثل ترکمنچای است.  این صرفاً استعاره‌ای نیست؟ این به‌خاطر اهمیت قفقاز برای ما ایرانیان بوده و طول تاریخ بارها تکرار شده و این به دلیل ویژگی خاص این منطقه است. در واقع قفقاز جزو مناطقی می‌باشد که هم ایرانیت، هم در واقع جنبه‌های دینی، نگاه ایرانیان، اسلامیت و تشیع در آنجا عجین شده اند. در ایران فرهنگی، قفقاز امروز تنها منطقه‌ای است که از قدرت تجمیع ایرانیت و اسلامیت برخوردار است. ما چه نگاه ملی داشته باشیم، چه نگاه مذهبی داشته باشیم، قفقاز و تحولات قفقاز برای ما مهم است؛ چون عقبه‌ی تمدنی ماست. در شمال و جنوب ارس از قدیم‌الایام ما با سه جغرافیای آران و ارمنستان و آذربایجان مواجه بودیم. موضوعی که در واقع هم در کتب تاریخی در کتب مورخان عرب، یونانی و ایرانی آمده است. ابوالفداء که کتاب «تقویم البلدان» را می‌نویسد، یاقوت حموی در معجم البلدان و اصطخری در قرن دهم میلادی در آثار خود از جمله مسالک و ممالک و حمدالله مستوفی در نزهه القلوب، این عنوان‌ها را برای این مناطق به کار می‌برند. آذربایجان برای تبریز و اردبیل و جنوب ارس و آران به معنای جمهوری آذربایجان از شمال ارس شامل مناطقی تا رود کورا به سمت گرجستان بوده است و در کنار آن ارمنستان یعنی به نوشته کتب مورخان عرب ارمنیه قرار داشته است .
وقتی بخواهیم این یکپارچگی تمدنی و دینی را مدنظر داشته باشیم، این پیوندها در دو حوزه است: یکی پیوندهای دینی هست و دیگری پیوندهای فرهنگی و تمدنی.
الف) پیوندهای دینی (اشتراکات مذهبی و حضور تاریخی تشیع در قفقاز)
به اختصار به پیوندهای دینی اشاره می‌کنم: ب) اشتراکات تاریخی، تمدنی و فرهنگی
اما در مورد اشتراکات فرهنگی و تمدنی و تاریخی، ما می‌توانیم چندین عنصر مهم اشتراک و پیوند را مطرح بکنیم. و با تأکید به اهمیتی که عدد “هفت” در فرهنگ ایران زمین دارد، ما هم  هفت عنصر تمدنی و فرهنگی را  در یکپارچگی تاریخی و تمدنی ایران و جمهوری آذربایجان یا آران تاریخی به‌طور خاص، مطرح می‌کنیم: همین عناصر هفت‌گانه که به آن اشاره کردیم، امروز بمثابه میراث معنوی و تمدنی نقش مهمی برای ایران ایفا می‌کند. حضور تاریخی فرهنگی و تمدنی بسیار مهمتر  از سایر ابزارهای نفوذ است و این را رقبای ما و دشمنان ما خوب می‌دانند. به خاطر همین است که امروز می‌بینید تمام طرح‌هایی که در حوزه قفقاز اجرا می‌شود، یکی از اهداف اصلی‌اش تضعیف هویتی و استحاله و دگرگونی هویتی است. به همین منظور، باید مرزهای ما با جمهوری آذربایجان بیش از چند سال به بهانه مضحک کرونا مسدود باشد. در حالی که در همین چند سال جمهوری آذربایجان تسهیلات فراوانی برای گسترش ارتباطات مثلاً با کشورهای عربی، با امارات، عربستان در زمینه تحصیل، صدور روادید یا حتی لغو روادید با این کشورها و با ترکیه انجام داده است، و برای سفر به اسرائیل، به متقاضیان کمک مالی می دهد، ولی مرز زمینی ایران و جمهوری آذربایجان را تبدیل به یک دیوار آهنی کرده است که شوروی نیز در هفتاد سال نتوانسته بود به آن شکل عمل کند. مگر غیر از این است که در دوسوی این مرز، آذری‌ها حضور دارند؟ مگر غیر از این است که در واقع مقامات دولتی در جمهوری آذربایجان قبل از رسوایی در جنگ ۱۲ روز تحمیلی رژیم صهیونی علیه ایران، خودشان را مدافعان آذری‌های ایران می‌دانند؟ پس چرا مرز را باز نمی‌گذارید که این آمد و شد صورت گیرد؟ آیا این شما نبودید که طی  ۲۰ سال اخیر دایم می‌گفتید اگر مرزها از بین بروند، این اتفاق می‌افتد یا آن اتفاق می‌افتد. خب، چرا اجازه نمی‌دهید که این اتفاق بیفتد؟ چرا از ارتباطات مردمی هراس دارید؟ دلیل واقعی این است که آنها از تقویت اشتراکات با ایران می‌ترسند، زیرا آن اشتراکات، نیروی شگرف تاریخی را به منطقه بازمی‌گرداند. این انسداد مرزی یعنی این که آن میراث تمدنی و فرهنگی هنوز تأثیر خود را دارد. به خاطر همین ترجیح می‌دهند که مرز را ببندند، بعد با حمایت اسرائیل و جبهه آنگلوساکسونی ، بزرگ‌ترین پروژه استحاله فرهنگی، تمدنی و دینی را در جمهوری آذربایجان پیگیری کنند. یعنی از بین بردن تشیع و از بین بردن تمام این نمادهای ایرانی، به این دلیل که می‌دانند تا زمانی که آن هویت تاریخی و تمدنی و دینی هست، حضور ایران هم هست.
تمام آن عناصر مشترک تمدنی و تاریخی، برای ایران در قفقاز، حقوق تاریخی ایجاد می‌کند؛ چگونه یک کشوری صدساله یا دویست‌ساله در اروپا یا غرب که در منطقه ای حضور داشته، دم از حقوق تاریخی می زند؛ آیا ما که هزاران سال در این منطقه حضور داشتیم، نباید از حقوق تاریخی صحبت کنیم؟
بنابراین این منطقه در واقع یکی از کانون‌های تمدن شکوهمند ایران‌زمین است و تقریباً می‌شود گفت با خیلی از مناطق دیگر قابل مقایسه نیست. دلیل آن این است که بیشترین کنشگری های فرهنگی و تمدنی برای ایران از همین منطقه صورت گرفته است و مردمان این منطقه، چه آران که در طول تاریخ مطرح بوده و چه  آذربایجان عزیز ما، پیشتاز صیانت از مرزهای جغرافیایی و مرزهای تمدنی و فرهنگی ما هستند. این بسیار مهم است.
در همین جنگ حرّان که یکی از افتخارات مردم ایران‌زمین است، در طول جنگ‌های ۷۰۰ ساله ایران و روم، در سال ۵۳ قبل از میلاد، لشکر ده‌هزار نفری سورنا در دوره اشکانی، در مقابل لشکر چهل ‌هزار نفری کراسوس روم به یک پیروزی فاخر در  همین منطقه ارز روم کنونی ترکیه دست پیدا می‌کند. یعنی مرز ما در آن دوره، حداقل در آنجا بوده است. در همان‌جا بخش عظیمی از کسانی که به سپاه ایران می‌آیند، از همین آتورپاتگان و آران بودند و این رسالت سده ها ادامه دارد. چون، بیگانه‌ستیزی در این مناطق و به‌خصوص در مناطق پر افتخار آذری‌نشین ما یکی از ویژگی‌های بارز است. من معتقدم کسانی که به دنبال انکار این واقعیت تاریخی ایران‌دوستی آذری‌ها و نقش شان در صیانت از تمدن و فرهنگ ایرانی در مقابل بیگانگان را انکار می کنند، باید به دقت تابلوی نقاش و جهانگرد شهیر ایتالیایی، پیترو دلاواله را ببینند که در سفرنامۀ خود تصویر تاریخی و بسیار مهمی دارد که مردم تبریز را در حالیکه سرهای بریدۀ ترکان را افراشته‌اند نشان می‌دهد. در هنگام قیام علیه اشغال چندین ساله تبریز توسط عثمانی، حتی زنان تبریزی، بچه‌هایی که از سربازان عثمانی بودند، از بین می‌برند. این بسیار تلخ است، ولی نشان می‌دهد که آنها در برابر رفتارهای وحشیانه متجاوزان ، مقاوم هستند. در واقع تبریزی‌ها و به تبع آن، آذری‌ها، پیشتاز ایران مداری می باشند. به خاطر همین است  علیرغم که این مناطق بارها توسط مغول‌ها، توسط عثمانی‌ها و روس های تزاری  اشغال شده بود، اما آثاری از آن‌ها باقی نمانده، به دلیل این که این منطقه محل تبلور فرهنگ و تمدن ایرانی بوده و آنها در صیانت از ایران پیشگام بوده و امروز هم همین است. امروز اگر ما می ببینیم که نسبت به فتنه‌های ژئوپلیتیکی که در منطقه قفقاز، در قالب طرح‌های مختلفی که مطرح می‌شود، حساسیت‌های زیادی وجود دارد، در همین مناطق آذری‌نشین ما، در واقع همان ایفای نقش تاریخی است که آذری‌ها در طول تاریخ ایفا کرده‌اند و امروز دشمن هم به خوبی این را می‌داند. به دلیل همین است که در واقع مرز جمهوری آذربایجان با ایران را به بهانه های واهی می‌بندند و لشکر سایبری و پروژه‌های خود را فعال می‌کند تا بتواند در واقع یک شبیخون فرهنگی علیه ایران و مردم جمهوری آذربایجان (آران تاریخی) انجام دهد و بافت اصیل فرهنگی، تمدنی و دینی آنها را تضعیف کند که طبیعتاً به گواه تاریخ ایران و دوره هفتاد ساله شوروی، مثل گذشته، مردم جمهوری آذربایجان ، ایران ما و آذربایجان عزیز ما که به تعبیر ارزشمند رهبر انقلاب اسلامی، «سر ایران» است، همیشه سرافراز خواهند ماند.
خیلی ممنونم. از انجمن فرهنگی افراز و سایر موسسات مشارکت کننده برای برگزاری این نشست تشکر می کنم، بسیار خوشحال شدم که این فرصت فراهم شد تا اهمیت هویتی منطقه قفقاز و آران یک بار دیگر تبیین بشود.
پایان
 


کد مطلب: 25443

آدرس مطلب :
https://www.ccsi.ir/fa/news/25443/دکتر-کاظمی-ایران-جمهوری-آذربایجان-فراتر-پیوند-یکپارچگی-تمدنی-دینی

قفقاز
  https://www.ccsi.ir