جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ , 29 Mar 2024
تاریخ انتشار :پنجشنبه ۲۵ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۰۲
کد مطلب : 21969
معرفی کتاب «ارتش و دولت در آسیای مرکزی؛ از ارتش سرخ تا استقلال»
منطقه آسیای مرکزی و قفقاز از دیرباز دارای اشتراکات گسترده فرهنگی و تاریخی با ایران بوده است. توسعه ارضی روسیه به ویژه از قرن نوزدهم میلادی به بعد و انضمام این مناطق به آن کشور تا اواخر قرن مذکور و تاسیس شوروی بر قلمرو روسیه تزاری و قرار گرفتن جغرافیای آسیای مرکزی و قفقاز ذیل تمامیت ارضی شوروی و اسلام‌زدایی و ایران‌زدایی نظام‌مند در دوره شوروی که در واقع تشدید فرآیندهایی بود که از دوره تزاری آغاز شده بود، سبب شد که بسیاری از پیوندهای مردمی و تاریخی و فرهنگی این مناطق با ایران بگسلد با این‌حال با فروپاشی شوروی و استقلال هشت کشور در آسیای مرکزی و قفقاز مشخص شد که به‌رغم وارد آمدن ضربات مهلک و شدید، کماکان شماری از اشتراکات و پیوندهای کماکان باقی مانده است. در واقع این کشورها به میراثداران فرهنگ اسلامی و ایرانی و سنن بومی و تاریخی خویش و البته نهادها و فرهنگ روسی ـ شوروی بدل شدند.
میراث به جای مانده از حکمرانی ایرانی، سیستم متمرکز اداری کمونیستی و برخی مشخصه‌های خاص قومی ـ محلی باعث ایجاد ویژگی‌های خاص و منحصر به فرد در روندهای نظامی و سیاسی این مناطق به ویژه در آسیای مرکزی شده است. متاثر از این تحولات و همچنین استراتراژی‌های قدرت‌های بزرگ بین‌المللی، موضوع امنیت در این منطقه از اهمیت ویژه‌ای برخوردار شده است.
فروپاشی شوروی، گسترش بنیادگرایی اسلامی، وجود تنش‌های مرزی و داخلی و رقابت‌های منطقه‌ای بین این کشورها نیروی نظامی و ارتش ملی را به یکی از مهم‌ترین وجوه قدرت این جمهوری‌ها تبدیل کرد. بعد از فروپاشی شوروی حاکمان این کشورهای در روند دولت‌سازی نیاز شدیدی به نیروی نظامی داشتند. ولی تشکیل ارتش‌های ملی به منابع مالی و نیروی انسانی کارآزموده نیاز داشت در حالی‌که در ارتش اتحاد جماهیر شوروی افسران بلندپایه در این مناطق از میان افسران روس بودند. تامین این پیش‌نیازها، رهبران منطقه را با چالش‌های جدی رو به رو کرد. با این‌حال انتقال امواج ناآرامی از افغانستان به تاجیکستان و گسترش تنش و سپس جنگ در این کشور، رهبران آسیای مرکزی را متوجه اهمیت راه‌اندازی ارتش‌های ملی ساخت. تا چندی پیش در مورد ظرفیت‌ها
و قابلیت‌ها و روندهای شکل‌گیری نیروهای نظامی در کشورهای آسیای مرکزی کتابی به زبان فارسی وجود نداشت تا اینکه اخیراً کتابی تحت عنوان «ارتش و دولت در آسیای مرکزی؛ از ارتش سرخ تا استقلال» نوشته اریکا مارات، ترجمه دکتر الهه کولایی، استاد دانشگاه تهران و محمد کاظم شجاعی منتشر شده است. این کتاب داده‌های مستند و مهم و تحلیل‌های ارزشمندی را دربار تحولات نظامی ـ امنیتی کشورهای آسیای مرکزی ارائه می‌دهد.  
کتاب «ارتش و دولت در آسیای مرکزی؛ از ارتش سرخ تا استقلال» تالیف اریکا مارات ترجمه دکتر الهه کولایی و محمد کاظم شجاعی، از سوی انتشارات دانشگاه تهران در سال 1398 در 6 فصل و 212 صفحه منتشر شده است. هدف اصلی کتاب بررسی روندهای اساسی امنیتی ـ نظامی منطقه در دوره استقلال با تاکید بر نقش نهادهای نظامی در روند دولت‌سازی است.
در فصل اول کتاب با عنوان«ارتش آسیای مرکزی در دوران رژیم شوروی» به راهبردهای سربازگیری در آغاز شکل‌گیری اتحاد شوروی و ساختار و فرماندهی ارتش در این دوران می‌پردازد. سپس به اهداف ارتش سرخ در ترکستان یعنی جلوگیری از دخالت بریتانیا در منطقه و مبارزه با حرکت‌های ضد انقلابی مردم محلی می‌پردازد. راهبردهای ارتش سرخ برای نفوذ به خان‌نشین خیوه و امیرنشین بخارا و تصرف آنها، تجدید سازمان ارتش پس از جنگ داخلی و بسیج نیروها در این مناطق توسط ارتش سرخ  و نقش آنها در جنگ جهانی دوم از دیگر موضوع‌های مهم این فصل است.

فصل دوم کتاب به بررسی جنگ افغانستان و نقش نیروهای آسیای مرکزی در قالب ارتش سرخ در این جنگ، ارتباطات ایجاد شده بین سربازان اهل آسیای مرکزی و  افغانستان و پیامدهای این مساله بر جنبش‌های قومی ـ ملی آسیای مرکزی به‌ویژه در تاجیکستان و ازبکستان می‌پردازد. تشکیل اتحادیه‌های کهنه‌سربازان جنگ افغانستان بعد از فروپاشی شوروی و فعالیت‌های این اتحادیه در جمهوری های آسیای مرکزی از دیگر موضوع‌های مهم این فصل است. شعبه‌های محلی اتحادیه کهنه‌سربازان جنگ افغانستان از معدود تشکیلات مدنی دوران شوروی بودند ولی در دوران استقلال هم عملکرد خوبی داشتند. کهنه‌سربازان جنگ افغانستان تا حد زیادی به سبب اتحاد درونی قدرتمندشان، نقش مهمی در نهادهای نظامی آسیای مرکزی، امنیت ملی، آموزش و سیاست این کشورها به‌دست آوردند.
فصل سوم نقش نهادهای نظامی، نقش جامعه مستقل همسود و سازمان پیمان امنیت جمعی و راهبردهای نظامی امنیتی این کشورها را در روند دولت سازی در این جمهوری‌ها بعد از استقلال را بررسی می‌کند. پایان جنگ سرد به معنای پایان کار ارتش یکپارچه شوروی و قدرت متمرکز و سازگاری اجباری با سیاست‌های به‌شدت متغیر جهانی بود. از بین رفتن شوروی و ارتش آن یکی از سازکارهای مهم سیاست خارجی این جمهوری‌ها را از انها گرفت. نویسنده در این فصل پایه حقوقی توسعه نهادهای نظامی در دولت‌های بر جای مانده از شوروی در آسیای مرکزی را بررسی می‌کند. ازبکستان
و قزاقستان هم تجهیزات و هم زیرساخت‌های نظامی زیادی را به ارث بردند. برخلاف این دو در تاجیکستان تقریبا همه تجهیزات پساشوروی در اختیار روسیه قرار گرفت. قرقیزستان تسلیحات مختلفی دریافت کرد، ولی خبری از صنایع نظامی در خور توجه نبود در این کشور نبود. قزاقستان با انتقال موفقیت اقتصادی خود به اصلاحات نظامی و تلاش برای دست یافتن به استانداردهای بین المللی بیشترین پیشرفت را در این حوزه داشته است.
فصل چهار با عنوان «خرس روسی در برابر ببر آسیایی» روند دور شدن ارتش‌های ملی جمهوری های آسیای مرکزی از مسکو در دهه 1990 و احیای پیوندهای امنیتی ـ نظامی سنتی روسیه با این جمهوری‌ها بعد از روی کار آمدن پوتین در چارچوب‌هایی مانند سازمان همکاری شانگهای، سازمان پیمان امنیت جمعی و مانورهای نظامی مشترک را به تصویر می کشد. بیشتر همکاری این جمهوری‌ها در سازمان همکاری شانگهای، در بخش انرژی جلب و چین به عنوان یک مشتری انرژی در آسیای مرکزی مطرح شده است. ولی سازمان پیمان امنیت دسته جمعی هژمونی ایدئولوژیک میان اعضا و تحکیم عمیقِ بخش امنیتی را ترجیح می‌دهد. در این فصل نظم منطقه­ای جدید در اثر سیاست های پوتین در منطقه، بررسی می‌شود.
فصل 5 به بررسی رویکردهای ناتو و غرب در آسیای مرکزی اختصاص یافته است. همکاری دولت‌های آسیای مرکزی با ناتو و آمریکا بعد از رخدادهای 11 سپتامبر و در پی آن حضور آمریکا و ناتو در منطقه و پیامدهای این حضور برای دولت‌های منطقه و سرانجام مخالفت دولت‌های آسیای مرکزی با ادامه فعالیت پایگاه‌های نظامی آمریکا در منطقه هم تشریح شده است. هرچند همکاری با آمریکا و ناتو پس از یازدهم سپتامبر عجیب و تازه بود، ولی حضور آمریکا در منطقه به سرعت به منبعی برای مشکلات سیاسی داخلی تبدیل شد. اقدام کریم اف در بیرون کردن نیروهای غربی از پایگاه ک 2 نقطه عطفی برای کل منطقه بود. با بروز تهدیدهای داخلی، رهبران کشورهای آسیای مرکزی از سیاست خارجی برای تقویت رژیم­های خود بهره بردند. بیشتر توجه آنان به حمایتهای ارزشمند پکن و مسکو بود.  
فصل ششم با عنوان «از ارتش بین‌الملل‌گرا تا ارتش ملی‌گرای پسا شوروی» بر گذار از قهرمانان دوره شوروی به قهرمانان پساشوروی و ملی، ترکیب هویت چندسطحی محلی، شوروی و ملی در قالب جدید هویت ملی بر پایه قومیت اصلی تاکید دارد. در این فصل نویسنده به‌طور جداگانه، مولفه‌های ارتش، قومیت و ایدئولوژی را در چارچوب تلاش دولت‌های تازه تاسیس برای ایجاد مشروعیت مورد بررسی قرار دهد. نویسنده تاکید دارد با توجه به بی ثباتی رژیم‌های حاکم و بسیج سریع مخالفان خشن غیردولتی، دولت‌های آسیای مرکزی به ایجاد ارتش‌های قدرتمند نیاز دارند. نخبگان سیاسی آسیای مرکزی با ترویج یک قهرمان تاریخی آرمانی توانستند احساسات میهن‌پرستانه و وفاداری به دولت خود را ایجاد کنند.
با توجه به این‌که نویسنده کتاب سعی کرده است با بهره گیری از منابع اصیل محلی و علمی مسائل نظامی ـ امنیتی منطقه را بررسی کند، این کتاب منبع قابل اعتمادی برای درک روند‌های اساسی تحولات نظامی ـ امنیتی آسیای مرکزی در دوره پساشوروی است. مطالعه این کتاب نه تنها به علاقه‌مندان مسائل آسیای مرکزی، بلکه به کارشناسان نظامی ـ امنیتی هم توصیه می‌شود.
 
* جعفر خاشع، دانشجوی دکتری مطالعات منطقه‌ای (گرایش آسیای مرکزی و قفقاز) دانشگاه تهران و پژوهشگر بنیاد مطالعات قفقاز


  https://ccsi.ir//vdcgyy9x.ak9q34prra.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

عضويت در خبرنامه