شنبه ۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ , 20 Apr 2024
تاریخ انتشار :پنجشنبه ۲۰ آبان ۱۳۹۵ ساعت ۲۱:۵۹
کد مطلب : 15172
انتشار پژوهش «پروژه‌های تاپی، تاپ و تاناپ و تأثیر آن بر معادلات انرژی منطقه»
پژوهش «پروژه‌های تاپی، تاپ و تاناپ و تأثیر آن بر معادلات انرژی منطقه (با تمرکز بر پیشنهاد های رسانه ای)» توسط واحد پژوهش‌های کاربردی برون مرزی صداوسیما منتشر شد.
پژوهش مذکور به اهتمام واحد پژوهش های کاربردی و توسط ولی کوزه گر کالجی به رشته تحریر درآمده و احمد کاظمی  نظارت علمی آن را بعهده داشته است.
بررسی مشحصات و اهداف خطوط انتقال انرژی تاپی، تاپ و تاناپ ؛ منافع سیاسی و اقتصادی کشورهای واقع در طرح تاپی شامل ترکمنستان ، افغانستان ، پاکستان و هند ؛ موانع ، چالش ها و مشکلات پیشِ روی تاپ، تاپی و تاناپ ؛ بررسی نقاط قوت این خطوط لوله ، درخواست کشورهای ذینفع در تاپ و تاناپ برای مشارکت ایران؛ رویکردهای امریکا، رژیم صهیونیستی، روسیه و اتحادیه اروپا درباره خطوط لوله تاپ، تاپی و تاناپ؛ مشکلات زیست محیطی ، حقوقی و سیاسی احیای طرح ترانس خزر؛ تبیین جایگاه و موقعیت ممتاز ژئواکونومی ایران در معادلات انرژی منطقه بهمراه محورهای رسانه ای از جمله فصول این پژوهش را تشکیل می دهند.
در بخشی از این پژوهش آمده است :
ایران به دلیل دارا بودن دومین منبع عظیم انرژی (نفت و گاز) و همچنین موقعیت ژئوپولیتیک مناسب؛ یعنی واقع شدن در میان دو کانون مهم انرژی دنیا (خلیج فارس و دریای خزر) در جایگاه ویژه ای از نظر تامین انرژی و امنیت آن قرار گرفته است. از این منظر، ژئوپلتیک انرژی ایران در دو بعد ژئواکونومیک و ژئواستراتژیک با قابلیت بالقوه تأمين منافع و امنیت ملی کشور از اهمیت شایان توجهی برخوردار است.
 در بعد ژئواکونومیک، ایران به‌عنوان دومین دارنده نفت و گاز جهان، ظرفیت تبدیل شدن به یکی از اصلی‌ترین شرکای انرژی مصرف‌کنندگان بزرگ نفت و گاز جهان را دارد. در بعد ژئواستراتژیک نیز ایران در موقعیتی قرار دارد که می‎تواند در امنیت انرژی منطقه‎ای و جهانی نقشی محوری ایفا نماید.
   با این وجود، ملاحظات و اغراض سیاسی و ژئوپلیتیکی از سوی برخی از قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای موجب شده است ایران نتواند از ظرفیت های ژئواکونومیکی و ژئواستراتژیکی بهره مناسب را ببرد. اتخاذ سیاست هایی چون "سیاست خطوط لوله" و یا "سیاست همه چیز به جز ایران" که از سوی دولت های مختلف ایالات متحده با هدف حذف ایران ازبازار انتقال انرژی ایران در مناطق آسیای مرکزی، خزر و قفقاز صورت گرفت، در راستای  رویکرد حذفی و مبتنی بر حاصل جمع صفر است.
 حمایت سیاسی، مالی و امنیتی واشنگتن از خطوط انتقال انرژی احداث شده با رویکرد سیاسی مانند باکو- تفلیس- جیهان یا در دست بررسی نظیر ترانس خزر نمونه های بارز آن به شمار می روند. نکته بسیار مهم،غیراقتصادی بودن اکثر مسیرهای خطوط انتقال (نابوکو)، عدم تامین امنیت لازم (باکو- تفلیس- جیهان) وپیامدهای منفی زیست محیطی (ترانس خزر) است. حال آنکه مسیرهای انتقال انرژی عبوری از ایران از ویژگی هایی چون کوتاه، امن و اقتصادی بودن، منطق و توجیه عقلانی و اقتصادی برخوردار هستند .
     علیرغم آشکار شدن تبعات منفی انتخاب مسیرهای غیراقتصادی برای خطوط لوله انتقال انرژی، جهان غرب به ویژه ایالات متحده آمریکا در راستای همان سیاست خطوط لوله، اقدام به حمایت از طراحی و ساخت مسیرهای جدید انتقال انرژی در مناطق پیرامونی ایران نموده است.
       در سمت شرقی ایران، یکی از مهم ترین طرح های انتقال انرژی، طرح های مربوط به انتقال انرژی از طریق مناطق آسیای مرکزی و جنوبی به بازارهای جهانی است. البته مسیر شمالی- جنوبی یعنی آسیای مرکزی- افغانستان- پاکستان، موضوع جدیدی نیست و سابقه آن دوران ریاست جمهوری بیل کلینتون در اواخر دهه 1990 میلادی باز می گردد. هر چند به دلیل تداوم ناامنی در افغانستان به ویژه پس از سلطه طالبان، تحقق چنین امری میسر نشد. پس  از گذشت بیش از یک دهه و با تغییر شرایط، احداث خط لوله گاز تاپی (ترکمنستان- افغانستان- پاکستان- هند)  که گاز طبیعی آسیای مرکزی را به آسیای جنوبی منتقل می کند، از سوی کشورهای منطقه با حمایت ایالات متحده آمریکا در دستور کار قرار گرفت که در عمل موجب به حاشیه رفتن خط لوله صلح (ایران- پاکستان- هند) شده است.
عملیات اجرایی خط لوله گاز «تاپی» در حومه شهر «مرو» در جنوب ترکمنستان با حضور رؤسای جمهور ترکمنستان، افغانستان، نخست وزیر پاکستان و معاون رئیس جمهور هند در 16 دسامبر 2015 میلادی آغاز شده است. قرار است تا سال 2019 میلادی این خط لوله به طور کامل به بهره برداری برسد.
    درسمت  شمال غربی و غربی ایران نیز طرح ساخت خطوط لوله ترانس آدریاتیک (تاپ) وخط لوله گازی ترانس آناتولی (تاناپ) که منابع گازی میدان شاه دنیز جمهوری آذربایجان را از مسیر ترکیه و یونان به کشورهایی چون بلغارستان، آلبانی  و ایتالیا منتقل می کند، در دست انجام است.
نکته شایان توجه، احداث دو خط لوله تاپ و تاناپ بر بستر اختلافات سیاسی گسترده جاری میان روسیه و جهان غرب در قبال بحران های اوکراین و سوریه است.  اگر چه خطوط لوله مورد اشاره با موانع و چالش های متعددی مواجه هستند ، اما مجموعه مباحث یاد شده، حکایت از آن دارد که تحولات جدیدی در حوزه ژئوپلیتیک انرژی در مناطق پیرامونی ایران در حال شکل گیری است که طراحی و احداث سه خط لوله تاپی، تاپ و تاناپ از مهمترین موارد آن به شمار می رود.
علی رغم مزیت های اقتصادی ایران برای ایفای نقش در انتقال انرژی در منطقه، خطوط لوله تاپ، تاپی و تاناپ با هدف حذف کشورهای تولید کننده و صادرکننده انرژی نظیر ایران و روسیه، مسیرهای جایگزینی را در اختیار کشورهای مصرف کننده قرار می دهد. این موضوع با توجه به اختلافات سیاسی کنونی حاکم بر منطقه و آرایش سیاسی بازیگران، از ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی و استراتژیکی برخوردار است.
با وجود این ، نباید امکان مشارکت ایران در این خطوط یا منافع احتمالی خط لوله تاپی در کاهش خشونت و اختلافات میان افغانستان و پاکستان و هند را نادیده گرفت. کشورهای ذینفع در طرح تاپ و تاناپ (جمهوری آذربایجان ، ترکیه و اتحادیه اروپا) بر اهمیت مشارکت ایران در این خطوط لوله تاکید کرده اند، این موضوع بدلیل آن است که منابع حوزه گازی شاه دنیز به تنهایی توان اقتصادی کردن خط لوله تاپ و تاناپ را ندارند .
در این پژوهش کوشش شده است با بررسی سه خط لوله در حال احداث تاپی، تاناپ و تاپ، با رویکرد رسانه ای ترسیم دقیقی از معادلات کنونی اقتصاد انرژی در سطح مناطق پیرامونی ایران ارایه شود. https://ccsi.ir//vdcf0ydy.w6dteagiiw.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

عضويت در خبرنامه