سه شنبه ۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ , 23 Apr 2024
تاریخ انتشار :چهارشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۵ ساعت ۱۷:۳۷
کد مطلب : 14009
چشم‌انداز روابط انرژی ایران و گرجستان در دوره «پسا تحریم»
حصول توافق هسته‌ای میان ایران و گروه 1+5 در 14 ژوئیه 2015 و سپس آغاز اجرای این توافق از ژانویه 2016، سبب لغو و یا کاهش بخش مهمی از تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران شد که سال‌ها، مانعی در مسیر توسعه تعاملات اقتصادی بین‌المللی ایران بودند. در همین راستا، از یک سو چشم‌انداز بازگشت شرکت‌های بزرگ خارجی به ایران و توسعه سرمایه‌گذاری در حوزه‌های مختلف کشور و از سوی دیگر، زمینه‌های ورود ایران به عنوان یک بازیگر فعال اقتصادی در عرصه بین‌المللی، مورد توجه قرار گرفت. در این میان، برخورداری ایران از منابع غنی انرژی (نفت و گاز طبیعی)، در کنار تمایل ایران به بازپس‌گیری بازارهای سابق و همچنین ورود احتمالی به بازارهای جدید، حوزه انرژی را به عنوان یکی از مهمترین حوزه‌های مورد نظر برای توسعه در دوره پساتحریم مطرح کرد.

منطقه قفقاز جنوبی یکی از مناطقی است که از یک سو، پیوندهای تاریخی دیرپا و از سوی دیگر، پیوستگی جغرافیایی با ایران، آن را به یکی از مناطق بالقوه مهم برای ایران تبدیل کرده است. منطقه‌ای که در آن هم کشوری دارای منابع انرژی (جمهوری آذربایجان) و هم کشورهای مصرف‌کننده انرژی (گرجستان و ارمنستان) قرار دارند که در این میان، گرجستان به سبب موقعیت جغرافیایی خود، همواره به عنوان مسیری برای انتقال انرژی منطقه خزر به اروپا نیز مطرح بوده است. همین امر، سبب شده این کشور جایگاه خاصی در تعاملات انرژی منطقه قفقاز جنوبی پیدا کند.

در چنین شرایطی، به فاصله اندکی پس از آغاز اجرای برنامه جامع اقدام مشترک هسته‌ای (برجام) و آغاز برداشته شدن تحریم‌ها، بحث‌هایی جدی درباره امکان تأمین نیازهای گاز طبیعی گرجستان از سوی ایران مطرح شد. بر اساس پیشنهادهای طرح شده، ایران اعلام آمادگی کرده که گاز طبیعی را از طریق ارمنستان به گرجستان منتقل کند. هرچند اعلام شد که این اقدام، تنها با هدف تأمین نیازهای داخلی گرجستان صورت می‌گیرد، اما در صورت تحقق و توسعه، این امر می‌تواند زمینه‌ای برای اتصال گاز ایران به بازارهای اروپایی نیز باشد. افزون بر این، صرف اجرایی شدن چنین طرحی می‌تواند تأثیرات مهمی بر ژئوپلیتیک انرژی در منطقه داشته باشد و منابع تأمین انرژی گرجستان را تنوع بیشتری ببخشد. در این مقاله، همین دو جنبه مورد اشاره، یعنی چشم‌انداز تحقق و توسعه طرح انتقال گاز ایران به گرجستان و نیز تأثیرات آن بر تعاملات انرژی در منطقه قفقاز جنوبی مورد بحث قرار خواهد گرفت.
 
ظرفیت‌های همکاری ایران و گرجستان در عرصه گاز طبیعی

بر اساس گزارش سال 2015 «بی پی»، ایران با داشتن 34 تریلیون مترمکعب گاز طبیعی، 2/18 درصد از کل ذخایر گاز دنیا را در اختیار دارد و از این حیث، همچون سال پیشتر از آن، رتبه اول دنیا را به خود اختصاص داده است. این در حالی است که پس از ایران، روسیه و قطر به ترتیب با 6/32 و 5/24 تریلیون مترمکعب بیشترین حجم ذخایر گازی دنیا را در اختیار دارند. با این وجود، از نظر تولید گاز طبیعی، ایران با وجود در اختیار داشتن این منابع قابل توجه، با تولید 5 درصد از کل گاز تولیدی دنیا، پس از کشورهای آمریکا، روسیه و قطر در رتبه چهارم دنیا قرار دارد.

با این حال، از سال 2014 و پس از سه سال افت تولید، میزان تولید گاز طبیعی در کشور مجدداً روند صعودی پیدا کرد و با افزایش 2/5 درصدی به نسبت سال قبل، توانست به میزان 6/172 میلیارد متر مکعب برسد. این افزایش تولید بیش از هر چیز مرهون راه‌اندازی پروژه فاز 12 پارس جنوبی به عنوان بزرگترین پروژه این میدان است که توانست در سال 2014 در حدود 8/5 میلیارد متر مکعب به تولید گاز کشور اضافه کرده و به تنهایی بیش از 67 درصد افزایش تولید فوق را به خود اختصاص دهد. این روند، چشم‌انداز ارتقای جایگاه ایران در عرصه تولید جهانی گاز را به طور جدی مطرح ساخته و به ویژه در پی حصول توافق هسته‌ای و فراهم شدن زمینه‌های اولیه برای جذب دوباره سرمایه‌های خارجی در حوزه نفت و گاز، پتانسیل افزایش تولید گاز طبیعی ایران، بیش از هر زمان دیگری طی چند سال اخیر افزایش یافته است.

در مقابل، گرجستان اساساً به عنوان یک کشور مصرف‌کننده سوخت‌های فسیلی شناخته می‌شود که در بخش گاز طبیعی، برای تأمین نیازهای خود به واردات این ماده از خارج کشور وابسته است. در حال حاضر، گرجستان حدود 90 درصد از گاز طبیعی مورد نیاز خود را از جمهوری آذربایجان و 10 درصد دیگر را نیز از روسیه وارد می‌کند. این میزان وابستگی به تنها دو تأمین‌کننده گاز طبیعی، همواره نگرانی‌هایی را در دو جنبه اقتصادی و استراتژیک برای گرجستان ایجاد کرده است. از منظر اقتصادی، محدود بودن منابع وارداتی، سبب کم شدن قدرت چانه‌زنی این کشور در زمینه قیمت‌ها شده و ابتکار عمل در قیمت‌گذاری را در اختیار طرف‌های صادرکننده قرار می‌دهد. نگرانی استراتژیک گرجستان نیز بیشتر از ماهیت روابط پرنوسان این کشور با روسیه و همچنین از این حقیقت ناشی می‌شود که روس‌ها مکرراً و در ارتباط با شماری از کشورها، از نفت و گاز طبیعی به عنوان ابزاری سیاسی استفاده کرده‌اند. در رابطه با خود گرجستان، این امر در سال 2006 و در جریان تعلیق صادرات گاز روسیه به گرجستان جلوه‌گر شد. امری که مشکلات زیادی را برای گرجستان به همراه داشت و ضرورت تنوع بخشیدن به منابع انرژی این کشور را به طور جدی مطرح ساخت. در چنین شرایطی، نیازهای گازی گرجستان از یک سو و ظرفیت‌های ایران در این حوزه از سوی دیگر، زمینه بالقوه مناسبی را برای همکاری گازی دو کشور فراهم ساخته است.
 
همکاری گازی ایران و گرجستان، از گذشته تاکنون

طرح‌های اولیه برای انتقال گاز طبیعی ایران به گرجستان، در نخستین سال پس از فروپاشی اتحاد شوروی و به موازات طرح‌های مشابهی مطرح شد که برای توسعه روابط اقتصادی ایران با جمهوری‌های سابق شوروی، به ویژه در بخش انرژی مطرح بود. در سال 1992، تفاهمات اولیه برای انتقال گاز ایران به گرجستان صورت گرفت. اساس طرح مورد بحث در آن دوره، یک قرارداد پایاپای بود که بر مبنای آن، گرجستان در ازای دریافت گاز طبیعی از ایران، بخشی از نیازهای ایران را در حوزه مواد خام و مواد معدنی تأمین می‌کرد. با این حال، به واسطه مجموعه‌ای از مسائل، به ویژه ناتوانی طرف گرجی در عمل به تعهدات خود، این طرح عملاً ناکام ماند.

هرچند از آن زمان به بعد و در مقاطع مختلف، طرح انتقال گاز ایران به گرجستان هر از چندگاه مطرح شده و درباره آن مذاکراتی نیز صورت می‌گرفت، اما مهمترین نمود عملی و تحقق یافته همکاری دو کشور در این حوزه را باید در سال 2006 دانست؛ یعنی زمانی که در پی بحران به وجود آمده در گرجستان به واسطه قطع صادرات گاز روسیه به این کشور، تفلیس برای تأمین نیازهای خود متوجه تهران شد. در پی این تحولات، ایران و گرجستان به توافقی موقت برای انتقال گاز دست یافتند که بر اساس آن، ایران روزانه چهار میلیون متر مکعب گاز را از طریق جمهوری آذربایجان به گرجستان انتقال می‌داد. با این حال، همان‌گونه که از ابتدا نیز انتظار می‌رفت، این توافق ماهیتی موقت داشت و نتوانست به شکل‌گیری یک همکاری پایدار در حوزه انرژی میان دو طرف منجر شود. در مارس 2007 و در پی افتتاح خط لوله گاز ایران- ارمنستان نیز بحث‌هایی درباره احتمال امتداد این خط لوله تا گرجستان مطرح شد. با این حال، این طرح نیز نتوانست جنبه عملی به خود بگیرد.

به طور کلی، از ابتدای استقلال گرجستان تاکنون، مجموعه‌ای از موانع، از جمله نبود زیرساخت‌های لازم، مشکلات اقتصادی گرجستان و مخالفت طرف‌های ثالث، به ویژه مخالفت همیشگی آمریکا با توسعه طرح‌های انتقال انرژی ایران، از توسعه روابط تهران و تفلیس در این حوزه جلوگیری کرده است. وضع تحریم‌های بین‌المللی بر بخش انرژی ایران از سال 2011 بر سر موضوع هسته‌ای، بیش از پیش بر موانع در این حوزه افزود. با این حال، به فاصله اندکی پس از حصول توافق هسته‌ای میان ایران و گروه 1+5 و سپس آغاز برداشته شدن تحریم‌ها، بار دیگر بحث‌هایی جدی درباره انتقال گاز ایران به گرجستان درگرفت و مذاکراتی نیز در این زمینه میان طرفین انجام شد.

در اوایل ژانویه 2016، علیرضا کمالی، مدیرعامل شرکت ملی صادرات گاز ایران اعلام کرد مذاکراتی با گرجستان برای انتقال گاز به این کشور از طریق ارمنستان انجام گرفته است. به گفته وی، بر اساس طرح مورد بحث، روزانه بین 8 تا 14 میلیون متر مکعب گاز ایران از طریق خط لوله‌ای با گذر از ارمنستان به گرجستان انتقال می‌یافت تا برای تأمین نیازهای داخلی این کشور، به ویژه تولید برق، از آن استفاده شود. کمالی همچنین با بیان اینکه برای رسیدن به توافق در این زمینه، واردات گاز از ایران می‌بایست برای گرجستان صرفه اقتصادی داشته باشد، تأکید کرد که هدف از این طرح، تنها گرجستان است و بحث امتداد این خط لوله به اروپا و انتقال گاز به کشورهای اروپایی از طریق آن، مطرح نیست. با این حال، از همان زمان، این موضوع در کشورهای اروپایی مورد توجه قرار گرفت و بحث‌ها درباره امکان توسعه این پروژه به گونه‌ای که صادرات گاز ایران به اروپا را نیز شامل شود، آغاز شد.

هرچند اظهارات و موضع‌گیری‌های مقامات مسئول ایرانی و گرجی، از مثبت بودن چشم‌انداز رسیدن طرفین به توافق حکایت داشت، اما حدود دو ماه بعد و در پنجم مارس 2016، دولت گرجستان اعلام کرد که جمهوری آذربایجان را به عنوان منبع تأمین گاز اضافی مورد نیاز و شریک بلندمدت خود انتخاب کرده است. به گفته کاخا کالادزه، وزیر انرژی گرجستان، باکو و تفلیس توافق کرده‌اند که گرجستان سالانه 500 میلیون متر بیشتر از قبل از آذربایجان گاز وارد کند و در مقابل، باکو پذیرفته تا قیمت گاز صادراتی خود را از 318 دلار در هر هزار متر مکعب به حدود 278 تا 283 دلار برساند. به این ترتیب، گرجستان دستکم در شرایط فعلی نیازی به واردات گاز از ایران نخواهد داشت. با این وجود، ابراز علاقه مستمر طرفین طی سال‌های اخیر به توسعه تعاملات در این حوزه از یک سو، چشم‌انداز توسعه طرح‌های صادراتی گاز ایران به سمت اروپا از طریق گرجستان از سوی دیگر و همچنین تحولات مثبت اخیر در روابط تهران- تفلیس (از لغو مجدد ویزای ورود به گرجستان برای شهروندان ایرانی گرفته تا توافق چندجانبه روسیه، ایران، ارمنستان و گرجستان بر سر ایجاد کریدور انرژی شمال- جنوب) سبب شده موضوع همکاری‌های انرژی ایران و گرجستان همچنان به عنوان یک موضوع مهم و مورد بحث باقی بماند.
 
موانع توسعه همکاری‌های گازی ایران و گرجستان

در بحث از چالش‌های توسعه همکاری گازی میان ایران و گرجستان و موانع موجود در این زمینه، می‌توان به طور مشخص از سه عامل که نقش‌آفرینی بیشتری دارند، نام برد:

تلاش جمهوری آذربایجان برای حفظ انحصار گازی خود: همان‌گونه که اشاره شد، جمهوری آذربایجان تأمین حدود 90 درصد از گاز طبیعی مورد نیاز گرجستان را بر عهده دارد و طبیعی است که ورود هر رقیب دیگری به این عرصه، می‌تواند به معنای کاهش سهم و به تبع آن، منفعت جمهوری آذربایجان باشد. بر همین اساس، باکو حاضر شده حتی به قیمت کاستن از بهای گاز صادراتی خود به گرجستان، از ورود ایران به این بازار جلوگیری کرده و جایگاه ویژه خود را حفظ کند.

ملاحظات استراتژیک روسیه: از زمان فروپاشی اتحاد شوروی تاکنون، مهم‌ترین دغدغه روسیه در زمینه تعاملات گازی در حوزه اوراسیا، حفظ انحصار خود در صادرات گاز به اروپا و جلوگیری از ورود رقبای جدید به این عرصه بوده است. در این شرایط، طبیعی است که همکاری گازی ایران و گرجستان، با توجه به امکان گسترده‌تر شدن آن و توسعه یافتن به سمت اروپا، موجب نگرانی مسکو شود. افزون بر این، همان‌گونه که اشاره شد، روسیه مکرراً از عامل انرژی به عنوان یک ابزار سیاسی جهت کنترل گرایش‌های گریز از مرکز در حوزه «خارج نزدیک» خود استفاده کرده و متنوع‌تر شدن شرکای گازی گرجستان، می‌تواند این ابزار را از دست روسیه خارج کند.

وجود مشکلات زیرساختی در ایران: چندین سال تحریم بین‌المللی علیه حوزه‌های انرژی و همچنین مالی ایران، این کشور را از جذب سرمایه‌های خارجی به منظور توسعه زیرساخت‌های تولید و انتقال انرژی محروم ساخته و رفع این مشکلات، یک شبه امکان‌پذیر نیست. افزون بر این، با وجود برداشته شدن رسمی بخش عمده تحریم‌ها، شرکت‌ها و مؤسسات مختلف بین‌المللی همچنان نسبت به آن دسته از تحریم‌های یکجانبه غیرهسته‌ای آمریکا که علیه ایران پابرجا مانده، نگران هستند و همین امر، آن‌ها را در بازگشت کامل به ایران دچار تردید کرده است.
 
پیامدهای توسعه همکاری‌های ایران و گرجستان در حوزه انرژی

در صورت محقق شدن طرح‌های موجود و یا دستکم بخشی از آن‌ها و توسعه همکاری‌های تهران و تفلیس در بخش انرژی و گسترش یافتن دامنه آن به سمت اروپا، این امر می‌تواند دربردارنده پیامدهایی در سه سطح دوجانبه، منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای باشد. در سطح دوجانبه، این امر از یک سو می‌تواند فراهم‌کننده منابع درآمدی جدید و بهبود اوضاع اقتصادی برای ایران بوده و همزمان، به دلیل توسعه پیوندهای اقتصادی با کشورهای مختلف (گرجستان در مرحله نخست و کشورهای اروپایی در مرحله بعد)، میزان آسیب‌پذیری استراتژیک ایران را در بلندمدت کاهش دهد. از سوی دیگر، رقابتی‌تر شدن فضای انتقال انرژی به گرجستان، به کاهش قیمت‌ها منجر شده و برای این کشور نیز منفعت اقتصادی خواهد داشت. افزون بر این، آسیب‌پذیری گرجستان نیز در برابر استفاده سیاسی احتمالی روسیه از ابزار گاز در آینده، کاهش خواهد یافت.

در سطح منطقه‌ای، به واسطه پیوندی که خط لوله گازی ایران بین ارمنستان و گرجستان برقرار خواهد کرد، زمینه‌ای برای تقویت و توسعه کلی روابط تفلیس و ایروان فراهم خواهد شد. علاوه بر این، به واسطه مرتبط شدن گرجستان با تمامی عرضه‌کنندگان انرژی در منطقه قفقاز جنوبی، این کشور می‌تواند به محور همکاری‌های چندجانبه در حوزه انرژی در منطقه تبدیل شود. در نهایت، در سطح فرامنطقه‌ای نیز چنانچه همکاری گازی ایران و گرجستان بتواند به متصل شدن ایران به بازارهای اروپایی منجر شود، این امر سبب افزایش امنیت انرژی اتحادیه اروپا و کاهش وابستگی این اتحادیه به گاز وارداتی از روسیه خواهد شد که به نوبه خود، می‌تواند بر ماهیت روابط کشورهای اروپایی با روسیه نیز تأثیرگذار باشد.
 
نتیجه
 
عرصه انرژی و به طور مشخص گاز طبیعی، زمینه بالقوه‌ای برای همکاری ایران و گرجستان است که تاکنون به دلایل مختلف، بالفعل نشده و توسعه لازم را تجربه نکرده است. این در حالی است که منابع گازی قابل توجه ایران از یک سو و نیازهای گرجستان در این عرصه از سوی دیگر، بهترین فضا را برای توسعه تعاملات دو کشور فراهم کرده است. گسترش روابط تهران و تفلیس در حوزه انرژی، نه تنها برای دو کشور دربردارنده منافع مشخص اقتصادی و استراتژیک است، بلکه در سطح فرامنطقه‌ای نیز تأثیرگذار بوده و مشخصاً کشورهای اروپایی را منتفع خواهد ساخت. در شرایط کنونی، به نظر می‌رسد فضای جدید شکل گرفته پیرامون ایران در دوره پس از توافق هسته‌ای و برداشته شدن تحریم‌ها، بیش از هر زمان دیگری در گذشته فضا را برای توسعه این بخش فراهم ساخته؛ اما عملی شدن این امر، نیاز به عزم جدی و واقعی دو طرف و برنامه‌ریزی مشخص جهت دستیابی به این هدف دارد.


* عضو شورای علمی ایراس
منبع: ایراس
https://ccsi.ir//vdcdnz0f.yt0oz6a22y.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

عضويت در خبرنامه