پنجشنبه ۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ , 25 Apr 2024
تاریخ انتشار :سه شنبه ۹ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۲۰:۲۹
کد مطلب : 5188
تحولات سوریه، گسل های دولت ترکیه را فعال کرد
ترکیه در یک دهه اخیر دوران شکوفایی خود را در عرصه‌های مختلف تجربه می کرد، اما تحولات انقلابی جهان عرب عرصه‌های نوینی برای نقش‌آفرینی منطقه‌ای و بین‌المللی این کشور به وجود آورد که با فرصتها و چالش‌هایی برای دولت ترکیه همراه بوده است.

ترک‌ها به سرعت پیام تحولات منطقه ای را رصد و درک نموده و با به نمایش گذاشتن دیپلماسی فعال با محوریت حمایت از دموکراسی در کانون سه ضلع بازی یعنی دولت‌های منطقه، نیروهای انقلابی و قدرت‌های فرامنطقه‌ای قرار گرفت و بر مبنای این سیاست اعتبار منطقه‌ای و بین المللی خود را فرونی بخشید و در مقطعی مشخص در گفت و گوهای چندجانبه در لایه‌های مختلف نقش‌آفرینی کرد.

اما تمام این روندها درمسیر منافع ترکیه شکل نگرفت و ترک‌ها که حمایت از روندی دموکراتیک را همسو با منافع ملی و منطقه ای خود تعریف می کردند، در گذرگاه تحولات منطقه‌ای فرصتی کم‌نظیر برای ارائه الگوی نظام سیاسی خود یافتند.

با آغاز تحولات و تشدید بحران سوریه، ترکیه در درک منطق ژئوپلیتیک خاورمیانه با غفلت راهبردی رو به رو شد و برخورد با آن را نیز در قالب فرمول ساده "تحولات دموکراتیک"محاسبه کرد؛غافل ازاینکه تحولات سوریه یک معادله خطی و غیرپیچیده نبود، بلکه از قواعد معادله‌ای هندسی پیروی می‌کرد که در حوزه‌های ژئوپلیتیک قدرت منطقه‌ای و بین‌‌المللی تاثیراتی گسترده داشته است و نمی‌توان از عنصر هم‌افزایی آن در ابعاد تحولات منطقه‌ای غافل ماند.

نتیجه رویکرد رادیکال دولت اردوغان به تحولات سوریه لایه‌ها و سطوح مختلف ترکیه در سطوح ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی را متاثر کرد؛ در حوزه ملی، دولت اردوغان با گسترش حملات شبه نظامیان کرد موسوم به پ.ک.ک مواجه شد که از تحولات منطقه‌ای بهرمند شده و تلاش می‌کنند با تحرکات امنیتی-نظامی درسطح معادلات قدرت منطقه‌ای جایگاه راهبردی کسب کنند و به عبارتی درصدد ارتقا جایگاه خود در فضای قطب ‌بندی شده منطقه هستند؛ امری که بخشی از توان دولت اردوغان را به تحلیل برده است.

از طرفی تاثیرات تحولات سوریه بر مجادلات سیاسی جامعه ترکیه افزوده که در صورت عدم مدیریت صحیح، بر شکاف و گسل‌های هویتی جامعه تاثیر مخرب خواهد داشت.

در این بین اشاره به فعل و انفعالات جامعه علوی ترکیه که حدود ۱۵ تا ۲۰ میلیون نفر از جمعیت آن کشور را تشکیل می دهد ،ضروری است. بدنه اجتماعی فعال و به عبارتی فعالانه هویتی در جامعه علویان رفتار دولت اردوغان را نه در قالب منافع ملی ترکیه، بلکه در برداشت و تفسیر مذهبی ایشان تعبیر می‌کنند و به همین جهت منتقدانه به آن می‌نگرند.

البته رفتار تهاجمی ونقادانه احزاب بزرگ کشور مانند حزب جمهوری خلق و حزب حرکت ملی به عنوان دومین و سومین حزب قدرتمند، دولت ترکیه را به یک وضعیت دفاعی و توجیهی انداخته است.

در سطح منطقه‌ای نیز ترک ها موفقیت‌های چشمگیری به دست آورده بودند و در کانون اعتماد قرار می‌گرفتند، اما بعد از تحولات سوریه در قطب‌بندی منطقه‌ای واقع شده و فرصت‌های ژئوپلیتیک به دست آمده را با چالش مواجه دیدند.

مهم‌تر از همه با تضعیف حاکمیت سوریه، مناطق کردنشین آن فعال شد و عمق ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک برای شورشیان کرد ترکیه به وجود آمد و به نوعی می‌توان گفت روند تحولات اخیر پازل کشمکش‌ها و تلاش‌های هویت‌گرایانه کردهای منطقه را تکمیل کرده؛ امری که موزاییک قومی منطقه از جمله ترکیه را با جدال شکننده مواجه می‌کند.

هر چند ترکیه در تحولات اخیر منطقه منافع خود را در چارچوب راهبردی غرب تعریف نموده و از قبل آن فرصت‌هایی هم متصور است، اما نکته مهم این است که ترکیه در محیط پیرامونی و در تنگناهای تلاقی راهبردی بازیگران منطقه ای چون ایران، سوریه و عراق همراه با بازیگران فروملی مانند حزب‌الله لبنان و سایر جنبش‌های اسلامی شیعی منطقه واقع شده که می تواند بر منافع ملی و منطقه ای ترکیه تاثیرات عینی و آنی داشته باشد.

در نظام بین‌المللی، سیاست ترکیه بر این مبنا بود که با صفر کردن مشکلات با همسایگان در منطقه به مرکز تبدیل شود و در سطح بین المللی درحد و وسع خود به بازیگری مبادرت ورزد.

رفتار دولت‌های منطقه با سیاست‌ها و برداشت‌های ترکیه نیز تا حدودی ملایم بود و بازیگری مستقل ترکیه را در راستای تکمیل اهداف راهبردی خود مفید می‌دانستند.

برای نمونه، عدم همراهی با آمریکا در جنگ عراق، جلوگیری از ورود ناو جنگی ناتو و آمریکا به دریای سیاه در جنگ روسیه علیه گرجستان، عدم حمایت از سیاست‌های غرب و آمریکا در مورد برنامه هسته‌ای ایران، حمایت از فلسطینیان در مقابل رژیم صهیونیستی، حمایت معنوی و دیپلماتیک از ترک‌های اویغور سینکیانگ در مقابل ماشین جنگی چین و...مجموعا تصویر سابق از ترکیه را که تا یک دهه پیش وابسته به غرب نشان می داد را کم‌رنگ‌تر کرده بود. اما رفتار اخیر ترکیه دوباره خط کشی‌ها را در منطقه جدی تر نمود.

سرانجام سخن
تحولات منطقه مجموعه ای از فرصت‌ها را برای ترکیه فراهم آورده است. ترکها با فعال شدن در عرصه خاورمیانه، تز آشتی با تاریخ را به بوته آزمایش گذاشتند و پیوند معنایی با انقلابیون و نیروهای اجتماعی فعال منطقه برقرار کردند.

از سوی دیگر با چالش‌هایی نیز مواجه شدند که به مراتب امنیت ملی و منافع منطقه‌ای ترکیه را نشانه رفته است. بحران سوریه علاوه بر اینکه ترک‌ها را در سوی دیگر خط کشی ها یا قطب‌بندی‌های منازعه و مجادله قرار داده، در داخل کشور نیز بحران‌های متقاطع به وجود آورده است که مهم‌ترین آن فعال شدن کردهای سوریه و وسعت یافتن محیط عملی آتی نیروهای پ.ک.ک است که عمق ژئوپلیتیک یافته‌اند.

به طور کلی، منطق ژئوپلیتیک حکم می‌کرد، ترکیه در بحران سوریه وارد فاز قطب‌بندی رادیکال نمی‌شد و به سیاست بی‌طرفی فعال جهت حل مسایل در چارچوب‌های منطقه‌ای و نظام‌های امنیتی آن ادامه می داد تا در این راه از ساختارهای بین المللی و ظرفیتهای روابط بین المللی اش نیز بهره مند شود‌.
 
منبع: ایراس

https://ccsi.ir//vdcd.j0k2yt0fja26y.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

عضويت در خبرنامه