«کمال قلیچداراوغلو» رهبر حزب جمهوریخواه خلق، بزرگترین حزب اپوزیسیون ترکیه گفت که این اقدام ناشی از «کودتای کاخ ریاست جمهوری» بوده است. وی اظهار داشت: «استعفای داوداوغلو نباید یک موضوع درون حزبی درنظر گرفته شود و همه حامیان دموکراسی باید در برابر این کودتای کاخ ریاست جمهوری مقاومت کنند»
در تبیین دلایل اختلاف میان این دو مقام ترک موارد متعددی مطرح است. به نظر میرسد یکی از عوامل را در مداخلات اردوغان در امور دولتی و حزبی میبایست جستجو کرد که واکنش منفی داوداوغلو را به دنبال داشته است. از دیگر موارد اختلاف نظر میان اردوغان و داوداوغلو میتوان به مساله توافق با اتحادیه اروپا بر سر مهاجران غیرقانونی اشاره داشت. اتحادیه اروپا موافقت کرده در ازای کنترل بیشتر بر مرزها توسط ترکیه و موافقت با پذیرش پناهجویان اخراج شده از یونان، به روند پیوستن این کشور به اتحادیه اروپا سرعت بخشیده و ورود بدون ویزای شهروندان ترکیه به کشورهای عضو اتحادیه اروپا امکانپذیر گردد. این پروژه که توسط داوداوغلو کلید خورده و در حال اجرایی شدن بود با استقبال کمی از سوی اردوغان مواجه شد. اردوغان به طور مشخص اجازه مسافرت بدون ویزای شهروندان ترکیه را کم اهمیت جلوه داد و گفت: «در زمان نخست وزیری من مشخص بود که این برنامه قرار است در سال ۲۰۱۶ انجام شود. اینکه چهار ماه اجرای آن به جلو کشیده شده، پیروزی محسوب میشود؟ رئیس جمهوری ترکیه همچنین در سخنرانی خود یک روز پس از استعفای احمد داوداوغلو ابراز داشت حاضر نیست در ازای لغو روادید سفر به کشورهای عضو شنگن، شرط اتحادیه اروپا برای تغییر قوانین مبارزه با تروریسم را بپذیرد. اردوغان با انتقاد از اتحادیه اروپا که تردد آزادانه اتباع ترک به حوزه شنگن را به بازنگری قانون مبارزه با تروریسم ترکیه مشروط کرده بود، گفت: ما راه خود را می رویم و اتحادیه اروپا هم راه خودش را برود. همین نگاه متفاوت میان اردوغان و داوداغلو سبب نگرانی مقامات اروپایی از استعفای داوداوغلو شده است. مقامات اتحادیه اروپا با توجه به رویکرد اقتدارگرایانه اردوغان خارج شدن داوداوغلو از صحنه سیاسی ترکیه را موجب آسیب دیدن روابط دو طرف تلقی می کنند و سرمایهداران و فعالان اقتصادی و شرکای اروپایی و آمریکایی ترکیه نیز از رفتن داوداوغلو ابراز نگرانی کردهاند. با این حال اروپایی ها تلاش کردند تا محتاطانه در خصوص این تحولات اظهار نظر کنند. به نظر میرسد که داوداوغلو برای پیوستن به اتحادیه اروپا مشتاقتر باشد چرا که آن را تامین کننده امنیت ملی ترکیه میداند؛ دیدگاهی که اردوغان چندان بدان معتقد نمیباشد. اردوغان در واقع بیشتر نگاهی خاورمیانهای را درسیاستخارجی دنبال کرده است که اوج این تفکر را میتوان در اقدامات ترکیه در سوریه و همراهی آنکارا با ریاض و دوحه برای مقابله با جبهه مقاومت در منطقه مشاهده کرد.
اختلاف نظر دیگر اردوغان و داوداوغلو در خصوص مسایل حقوق بشری است که در واقع دیدگاه داوداوغلو به غربی ها در این زمینه نزدیکتر است. اردوغان از زندانی کردن دانشجویان و روزنامهنگاران متهم به «حمایت از تروریسم» دفاع میکند اما داوداوغلو با زندانی کردن افراد پیش از محاکمه مخالف است.
اردوغان و نزدیکانش داوداوغلو را به اتحاد با دشمنان رئیس جمهور در داخل و خارج متهم میکنند. در سطح داخلی داوداوغلو متهم است که با جریان گولن و آنچه اردوغان آن را «دولت موازی» می خواند همدست است. در سطح خارجی نیز داوداوغلو متهم به همسویی با اتحادیه اروپا و امریکا برای پیگیری موضوعات حقوق بشری و مخالفت با رویکردهای اقتدارگرایانه اردوغان در بازداشت روزنامهنگاران و فعالان مدنی است. اما در کنار این موضوعات، مهمترین اختلاف میان اردوغان و داوداوغلو بر سر نظام سیاسی ترکیه است. اردوغان میخواهد با بهرهمندی از حمایت مردمی، قانون اساسی را تغییر دهد و نظام ریاستی برقرار کند. اما داوداوغلو قصد داشت با تحکیم قدرت خود، یک نخستوزیر موفق لقب گیرد. اردوغان بعد از استعفای داوداغلو در سخنانی اعلام کرد «هیچ عقب گردی درباره دستیابی به سیستم ریاست جمهوری ایجاد نشده است. همه باید این مساله را قبول کنند. مردم ما به خوبی میدانند که به لطف سیستم ریاست جمهوری مستقیم، اگر انتخابات برگزار شود و دولتها تغییر یابند، باز هم خللی در اداره کشور ایجاد نمیشود.»
عدم حمایت از داوداوغلو درون آک پارتی یکی از دلایلی بود که اردوغان وی را به عنوان رئیس حزب و نخست وزیر انتخاب کرد. اردوغان برای این که بتواند به اهداف خود در حزب دست یابد نیاز داشت تا اکثریت اعضای حزب را با خود همراه سازد از این رو کسی را به عنوان رئیس حزب انتخاب کرد که رای اندکی میان اعضای حزب داشته باشد و هر زمان رئیس جمهور اراده کرد وی را بدون ایجاد تنش حزبی از مسند کار کنار گذارد. شیوه مدیریتی اردوغان در سالهای اخیر این موضوع را تایید میکند که کسانی که در عرصه سیاسی ترکیه ایدههای خاص و خلاقانه را دنبال کرده و همراهی تمامعیار با دیدگاههای رییسجمهور نداشتهاند از عرصه سیاسی کنار گذاشته خواهند شد. با این حال تجربه سیاسی ترکیه نشان داده است اردوغان به عنوان یک شخصیت کاریزماتیک حزبی حتی با کنار گذاردن نیروهای درجه یک حزبی نیز میتواند در راس حاکمیت ترکیه ادامه حیات دهد، بدون اینکه محبوبیت حزبیاش دستخوش چالش شود. زمانی که وی عبدالله گل از مقامات درجه یک سیاسی ترکیه را از آک پارتی به حاشیه راند شاید کمتر کسی تصور می کرد تحولات سیاسی ترکیه بدون چالش باقی بماند اما گذشت زمان نشان داد عرصه سیاسی داخلی ترکیه و تحولات درون حزبی عدالت و توسعه نسبت به تبعات چنین تصفیه هایی آستانه تحمل بالایی دارد. به نظر میرسد در مورد اخیر نیز نمیتوان انتظار داشت تبعات سنگینی بابت کنار رفتن داوداوغلو از ریاست حزب عدالت و توسعه و نخست وزیری ترکیه دامنگیر این کشور شود. با این حال برای اردوغان این نکته دارای اهمیت است تا در شرایط حاضر بتواند رهبر حزب و نخست وزیر جدید را سریعتر معرفی نماید چرا که تداوم تنش درون حزب حاکم میتواند تبعات سیاسی و اقتصادی منفی برای ترکیه به همراه داشته باشد. گفته شده است بنعلی یلدیمیر، وزیر راه و ترابری، و یا برات آلبایرک، وزیر انرژی که داماد اردوغان است، از جانشینان احتمالی داوداوغلو خواهند بود.
*کارشناس مسائل ترکیه
منبع: هفته نامه خبری تحلیلی مثلث، سال ششم، شماره 380. 25 اردیبهشتماه 1395. ص 30.
https://ccsi.ir//vdcbwzb8.rhbffpiuur.html
ccsi.ir/vdcbwzb8.rhbffpiuur.html