این انفجارات در حالی صورت گرفت که تنها دو ماه و نیم از زمان تأسیس واحد فدرال قفقاز شمالی و انتصاب آلکساندر خلاپونین معاون نخستوزیر روسیه به ریاست آن میگذشت. با توجه بهاینکه مشخصاً اولویتهای اقتصادی در انتصاب شخصی چون خلاپونین (با توجه به سوابق مثبت وی در حوزهی فعالیتهای اقتصادی) دخیل بودهاند، پر واضح بود که مقامات روسیه برای حل مشکلات موجود در قفقاز شمالی، چشم امید به عامل اقتصادی و نتیجتاً شکوفایی اقتصادی آن منطقه دوخته بودند. از طرف دیگر، قولهای دادهشده توسط خلاپونین مبنی بر جذب سرمایههای داخلی و حتی خارجی به این منطقه، میتوانست نوید از آرامتر شدن تدریجی اوضاع و پایین آمدن نرخ درگیریهای پراکنده که هر از گاهی در این منطقه روی میداد باشد که این خود میتوانست به کمرنگتر شدن عامل وهابیت و نقش رهبران خودخواندهای چون دوکو عمراف منجر شود. طبیعی است که چنین شرایطی که در آن با رونق گرفتن فعالیتهای اقتصادی، زمینه برای جذب مجاهدانی که انگیزهی تأمین مالی از سوی وهابیها بهانه و دستاویز خوبی برای پیوستن به گروههای جهادگر در اختیارشان قرار میداد، کمتر میشد که این به هیچ وجه به نفع جریان وهابیت و طرفهای ذینفع از وجود یک وهابیت فعال در روسیه نبود. طبق آنچه که گفته شد این انفجارات را میتوان به نوعی ابراز وجود دوبارهی رهبرانی چون دوکو عمراف و جریانهای که در پشت جنبشهای اینچنینی قرار دارند دانست.
عاملان حملهی انتحاری در متروی مسکو، هر دو زنانی جوان بودند که ایشان را به گروهی تحت عنوان «بیوهزنان سیاه» منتسب می نمایند. علت این نامگذاری کشته شدن همسران زنهای عضو این گروه در جنگ با روسیه و نتیجتاً بیوه شدن ایشان عنوان شده است. نکتهی جالب در مورد این نامگذاری این است که این عنوان یعنی بیوهی سیاه، به احتمال قریببهیقین ترجمهای است از عبارت انگلیسی Black widows که علاوه بر معنی فوق، نامی است که به گروهی از عنکبوتهای بسیار سمی نیز اطلاق میگردد. منطقاً بعید به نظر میرسد که انتخاب این ترکیب کنایی و استعارهآمیز که لازمهی آگاهی از آن داشتن دانشی بالا از زبان انگلیسی است، اتفاقی و یا بدون داشتن اغراض جانبی بوده باشد. به عبارت دیگر شاید بتوان نوعی پیام را در این نامگذاری مستتر دانست.
********
دیمیتری مدودییف رئیس جمهور روسیه که در داغستان حضور یافته بود، در دو اظهار نظر تا حدی تأمل برانگیز خواستار آن شد که برای نامبردن از تروریستها از لفظ «اتباع قفقاز شمالی» استفاده نشود؛ چراکه قفقاز شمالی نیز بخشی از خاک روسیه بوده و اتباع آن مردم روسیه به شمار میروند. وی همچنین استفاده از لفظ «شهیده» برای اشاره به عاملان انفجار متروی مسکو را نامناسب دانست.
شاید بتوان این دو اظهار نظر مدودیيف را در راستای تلاش وی برای تلطیف اوضاع و جو بهوجود آمده در کشور بر علیه قفقاز شمالی و اهالی آن ارزیابی نمود.
*******
این احتمال در مجامع خبری مطرح بوده است که هدف ابتدایی عاملان این دو انفجار، متروی مسکو نبوده است، بلکه ایشان تصمیم داشتند که بمبهای همراه خود را در محل ساختمانهای سرویس امنیت فدرال و وزارت کشور روسیه منفجر کنند. بر این اساس، این دو عامل انفجار پیش از این هیچ گاه در مترو نبودهاند و صرفاً طبق دستور و یا هماهنگی صورت گرفته که بر اساس آن میبایست اسباب انفجار را در ایستگاههای «پارک کولتوری» و «لوبیانکا» به کار بیندازند عمل کرده و توجهی به اینکه ابتدا باید از ایستگاه خارج شده و سپس در محل ورودی دو نهاد یاد شده به انجام این عمل مبادرت ورزند، نداشتهاند.
*******
بر اساس خبرهای اعلامی، یکی از زنان عامل انفجار، ژانت عبدالرحمانووا (عبداللهیوا: نام فامیل شوهر وی) نام داشته و متولد سال ۱۹۹۲ و از اهالی خاساویورت داغستان بوده است. مریم شریفاوا متولد سال ۱۹۸۲ اهل داغستان نیز به عنوان عامل انفجار ایستگاه لوبیانکا شناسایی شده است.